برچسب: مرگ
-
در باب پوچی
ما می میریم پس همه چیز افیون است. مرگ همچون نیستی همه چیز را پوچ می سازد. زندگی نه آغاز آنست و نه پایان آن، بدتر از هردو، آغازی است پایان ناپذیر. نفرین همیشگی ما فقرا، همیشه از نو آغاز کردن است، اما نه به خاطر دلایل فلسفی، زیرا صرفا چون حساب بانکی ات هر…
-
پس از اين هر نور لطيفی که مرا لمس کند تو خواهی بود | سیروس آتابای
35anj · سیروس آتابای سیروس آتابای (زادهٔ ۱۵ شهریور ۱۳۰۸ خورشیدی در تهران – درگذشتهٔ ۶ بهمن ۱۳۷۴ خورشیدی در مونیخ) شاعر ایرانی-آلمانی بود. پدرشهادی آتابای، پزشک و مادرش فاطمه پهلوی ملقب به همدمالسلطنه پهلوی، بزرگترین فرزند رضاشاه بود. پانزده شعر از سیروس آتابای زندگی در سال ۱۹۳۷ م بهمراه برادرش امیررضا آتابای برای تحصیل روانهٔ برلین شد؛ جایی که پدرش…
-
هیچ چیز افتضاح تر، توهین کننده تر، و افسرده کننده تر از ابتذال وجود ندارد
آنتون پاولوویچ چِخوف (به روسی: Анто́н Па́влович Че́хов) (زادهٔ ۲۹ ژانویهٔ ۱۸۶۰ در تاگانروگ – درگذشتهٔ ۱۵ ژوئیهٔ ۱۹۰۴) پزشک، داستاننویس، طنزنویس و نمایشنامهنویس برجستهٔ روس است. هر چند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید. او را مهمترین داستان کوتاهنویس برمیشمارند و…
-
| داش آکل | صادق هدایت |
عصر همان روز بود، مرجان قفس طوسی را جلوش گذاشته بود و به رنگ آمیزی پر و بال، نوک برگشته و چشمهای گرد بیحالت طوطی خیره شده بود. ناگاه طوطی با لحن داشی، با لحن خراشیدهای گفت: «مرجان… مرجان… تو مرا کشتی… به که بگویم… مرجان… عشق تو… مرا کشت.» اشک از چشمهای مرجان سرازیر…