الف لام میم، سلام بر اقلیتِ تنهایى | ناما جعفری
ناما جعفری|مجله تابلو من اقلیتم، وقتى بادهاى مدیترانه اى روى صورتم، زخم میریزند، اقلیت از ته گورستان تنم، سرد میشود، آدم هاى تنها، آدم هاى اقلیتاند. گاهى فکر مى کنم…
شعر | داستان | گزارش | مقاله | نقد ادبی
ناما جعفری|مجله تابلو من اقلیتم، وقتى بادهاى مدیترانه اى روى صورتم، زخم میریزند، اقلیت از ته گورستان تنم، سرد میشود، آدم هاى تنها، آدم هاى اقلیتاند. گاهى فکر مى کنم…
| تبعيد | از دوردست عمرتا سرزمين ميلادمصدها هزار فرسخ بودبا اسب هاي خسته كه راه دراز راطوفان ضربه هاي سم آرند ارمغانبا بوي خيس يال و طبل بي قرار…