برچسب: کارگاه نمایش
-
ریسمان تو پاره میشود. تو معلق میشوی: تو، معلق، میروی. | عباس نعلبندیان |
بوی دلپذیر سکوت ابدی می آید.من تو را انتظار می کشم..ای فرجام خوب
-
اگر فاوست یک کم معرفت به خرج داده بود | عباس نعلبندیان
دریافت نمایشنامه: | اگر فاوست یککم معرفت بهخرج دادهبود (۱۳۴۸، انتشارات کارگاه نمایش) |
-
| چتر و گربه و ديوار باريك | رضا قاسمی |
وقتی پوست صورت من گُر گرفت، هیچ چتر حمایتی سایهگستر خفت و تنهاییام نشد. نگاهش كردم. همچنان آرام نشسته بود روی همان صندلی سیاهرنگ، كنار میز. نگاهم كرد. چشمهاش مثل دو چشم شیشهای تهی بود از هر شفاعتی. یك دم لبهاش از هم گشوده شد.