برچسب: کانون نویسندگان ایران
-
سیزدهم آذر، روز مبارزه با سانسور تا واپسین دم!
سیزده سال پیش کانون نویسندگان ایران به یاد دو عضو موثر خود، محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، که در پاییز ۷۷ به دست آمران و عاملان حاکمیت خودکامه به قتل رسیدند، سیزدهم آذرماه را روز مبارزه با سانسور نام گذاشت. اینک ثمرهی خون آن دو و هزاران تن دیگر که در این سالها جان خود…
-
روزهای سیاهی درپیش است. | احمد شاملو
روزهای سیاهی درپیش است. دوران پر ادباری که، گرچه منطقا عمری دراز نمیتواند داشت، از هم اکنون نهاد تیرهی خود را آشکار کرده است و استقرار سلطه ی خود را بر زمینهئی از نفی دموکراسی، نفی ملیت، و نفی دستاورد های مدنیت و فرهنگ و هنر میجوید.اين چنین دورانی به ناگزیر پایدار نخواهد ماند، و…
-
پیام دقیق به ما رسیده است، خفه میکنیم، ما هم حاضریم
قبل از آن که پوستتان را بکنیم پوست بندازید،تنها پیغامی که از دستگاه حکومت اسلامی می آید همین است. یادم می آید، هوشنگ گلشیری روز خاکسپاری محمد مختاری فریاد می زد: (پیام دقیق به ما رسیده است،خفه می کنیم،ما هم حاضریم. مگر قرار نیست برای جامعه مدنی،برای آزادی بیان،قربانی بدهیم،حاضریم)بعد از آن روز و…
-
مختاری مختاری مختاری | رضا براهنی
چشم هایت را که ببندند مختاری مختاری مختاری باغ هایت را که ببندند مختاری مختاری مختاری
-
فرهنگ حذف و سیاست سانسور | محمد مختاری
هم به ”تابو“های قدیم مفتخر است، و هم با سنتشکنیهای جدید وسوسه میشود. هم حذف و سانسور را بدیهی و طبیعی میانگارد، وهم از حقوق افراد به لقلقهی زبان یاد میکند. سنت در رقابت با نو چارهای جز این ندارد که منطق آن را بپذیرد . از این رو در مواجهه با حق انتخاب و…
-
| آشفتهحالان بیداربخت | غلامحسین ساعدی |
تا آنجا که با سرعت بلند میشود به طرف ایستگاه راه میافتد، بلیط میگیرد و پلههای متحرک را یکی در میان پشت سرهم میگذارد و میس لمپتون را میبیند که گوشهای ایستاده چشم به تابلوی حرکت قطار دوخته است. و سخت بیقرار است و کاغذ چنگوله شدهای را در دست دارد که لای دندانها میگیرد…
-
| حفره | قاضی ربیحاوی |
در آن زمان هنوز به درد عادت نداشتم. حالا اما درد در تاروپود تنم تنیده است. اصلا من عنوان پسران درد را بر جلد این كتاب خواهم گذاشت. پسران عشق بهترین عنوان برای این روایت ِ پُر از درد و خشونت نیست. شاید هم بنویسم پسران مرگ. بله همین است عنوانی كه پس از پایان…