اعتراضات میدان تیان‌آن‌من

جنبش چهارم ژوئن یا اعتراضات میدان تیان آن من در پکن که جرقه اولیه آن دانشجویان بودند. این جنبش از 15 آوریل تا 5 ژوئن 1989 ادامه پیدا کرد. این اعتراضات در چند شهر چین به محوریت پکن و با پیشتازی دانشجویان در جریان بود اما سرانجام با سرکوب شدید دولت، ممنوعیت فعالیت رسانه های خارجی و پاکسازی حزب حاکم پایان یافت.
اکثر متخصصین بر این باورند که اصلاحات دنگ شیائوپنگ در سال 1978 تاثیر به سزایی بر روی این جنبش داشت. دانشجویان و روشنفکران معتقد بودند که این اصلاحات ناکارآمد بوده و آزادی های سیاسی که در آن دوره گورباچف به دلایلی در شوروی داده بود باعث شعله ور شدن این آتش می شد. دبیرکل حزب کمونیست چین به نام هویائو بانگ هم در سال 1987 خواهان سرعت بیشتر اصلاحات شده بود و در نهایت با مخالفت دیگران از مقام خود استعفا داده بود. مرگ ناگهانی دبیرکل سابق بر اثر حمله قلبی در 15 آوریل 1989 جرقه اولیه اعتراضات را روشن کرد. شکل اولیه اعتراضات سوگواری برای وی بود اما در ادامه کار به تحصن دانشجویان در میدان تیان آن من کشید. دانشجویانی که خواهان اعاده حیثیت از دبیرکل سابق بودند.
21 آوریل یکصد هزار دانشجو در میدان تجمع کردند و خواهان ملاقات با مقامات دولتی شدند. در روزهای بعدی تحصن دانشجویان در دانشگاه ادامه یافت. 27 آوریل حکومت به معترضان هشدار داد و آنها را تهدید نمود تا دیگر به خیابان نیایند. با این حال 50 هزار دانشجو بی توجه به این هشدار دوباره به خیابان ها آمدند. دانشجویان انجمن های وابسته به حزب کمونیست و حکومت را ترک کرده و انجمن های مستقلی تاسیس نمودند. تمرکز بر موضوع فساد اقتصادی و اداری موجب جلب حمایت کارگران صنایع و پشتیبانی گروههای بیشتری از مردم شد.


ماه مه دانشجویان اعلام اعتصاب غذا کردند و بیش از هزار نفر با جدیت در این برنامه مشارکت کردند. زمانی که 7 روز از اعتصاب غذا گذشته بود دبیرکل کنونی حزب به میدان رفت. وی اعلام کرد که درهای گفتگو باز است و از دانشجویان خواست به اعتصاب غذا پایان دهند. به نظر می رسید نخبگان حاکم هم در مورد چگونگی مواجهه با این جنبش دچار اختلاف شده اند. گروهی که خواهان سرکوب شدید اعتراضات بودند دبیرکل را به علت جانبداری از تظاهرات دانشجویی برکنار کردند. زائو زيانگ در پانزده سال آخر حيات خود توانست به طور محرمانه بيش از 30 ساعت از «وقايع تيان آن من» را روي نوارهاي صوتي ضبط کند. اين نوارها از چين خارج شده و امروز به صورت کتابي به نام «زنداني دولت: خاطرات محرمانه زائو زيانگ» به دو زبان چيني و انگليسي به چاپ رسيد.
در آن اثنا دانشجویان تندیس الهه دموکراسی را به عنوان سمبل خود در میدان نصب کرده بودند. سرانجام دستور حمله ارتش به مردم صادر شد. گروههای مردمی به مقاومت جدی پرداختند تا اجازه ندهند
نظامیان وارد شهر شوند. آنها اتوبوس ها را آتش می زدند و در وسط خیابان ها قرار می دادند تا امکان حضور تانک های جنگی کاهش یابد. تصویر مردی که در برابر ستون تانک ها به تنهایی ایستاده و به مرد تانکی معروف شده است به سرعت به دنیا مخابره شد. مرد ناشناسی که مجله تایم او را یکی از 100 چهره تاثیرگذار قرن بیستم معرفی کرد. از سرنوشت وی خبر دقیقی در دست نیست اما احتمال زیادی دارد که اعدام شده باشد.
حمله نیروهای نظامی ساعت 10:30 شب سوم ژوئن آغاز شد و 5:40 صبح روز بعد به پایان رسید. تعداد زیادی کشته و مجروح شده و میدان از مخالفان پاکسازی شده بود. در مورد شمار کشته شدگان آمارهای مختلفی منتشر شده است اما خبرنگاران خارجی حاضر در صحنه ادعا می کنند که بیش از 3000 نفر کشته شده اند. این رقم نشان می دهد به حق نام دیگر این جنبش “قتل عام 4 ژوئن” است. در روزهای بعد بسیاری از معترضین به ویژه کارگران محاکمه و اعدام شدند. حتی دو گوینده تلویزیون مرکزی که با دانشجویان همدلی کرده بودند تیرباران شدند.
در این جنبش نیز اختلافات بین دانشجویان مزید بر علت های گوناگون شکست شد. اختلافاتی که مبارزان را بین دو هدف کاملا متفاوت درگیر کرده بود. بازگرداندن چین به مسیر حقیقی سوسیالیسم و یا برپایی یک سیستم دموکراتیک. و بی تجربگی و عدم دانش کامل سیاسی علت العللی شد تا ندانند چگونه از اختلافات درون حکومتی مستقل بمانند و در چه زمانی به چه کیفیتی و با چه ادبیاتی به انتقاد از حکوت بپردازند. همچنین که دانشجویان نتوانستند ادارات و مردم عادی را به این جنبش وصل کنند و مثلثی انقلابی با خویش (دانشجویان) تشکیل دهند
اما نکته جالب این جنبش هم این است که در سال 2006 یک شبکه آمریکایی با نشان دادن تصویر مرد تانکی بر ملا کرد. شبکه آمریکایی در این سال در دانشگاه پکن تصویر مرد تانکی را به چندین دانشجو نشان داد اما هیچ کدام اطلاعی نداشتند از اینکه عکس به چه چیزی مربوط است.
از سوی دیگر این قبیل اقدامات باعث ایجاد فشارهای بین المللی بر چین شد؛ نخست وزیر وقت این کشور از سوی محافل مطبوعاتی و تبلیغاتی غرب به «قصاب پکن» ملقب شد و در مجموع رهبران چین مورد نکوهش سایر کشورها قرار گرفتند و چین از نظر سیاسی، اقتصادی، تسلیحاتی و.. در جامعه بین المللی در تنگنای سختی قرار گرفت و اما مهمترین علت این قضیه مربوط به مبانی فکری و انحصارگرایی حزب کمونیست چین باز می گردد زیرا این حزب هر آن چه را که ثبات و امنیتش را تهدید می کرد مستوجب سرکوب می دانست. دانشجويان و روشنفکران چيني به دليل، تبليغات وسيع غرب و تأثيرات ناشي از تحولات شوروی سابق به رهبری ميخائيل گورباچف و سياستهای توسعه سياسی و اقتصادی از مدتها پيش در ميدان اصلی شهر پکن پايتخت چين جمع شدند تا به پيروي از شرايط به وجود آمده در آستانه سقوط کمونيسم و پايان جنگ سرد، به حاکميت مائوئيسم در چين پايان دهند.
آن روزهای پر حرارت به صورت بسیار عجیبی سرد شدند و ناگهانی گویی هیچ خبری نشده و اتفاقی نیافتاده. جالبترین و طعنه آمیزترین چیزی که در مورد این جنبش می توان بیان کرد این است که سربازان”ارتش آزادی بخش خلق” خلق چین را به گلوله بستند…