سالو یا ۱۲۰ روز در سودوم

سالو یا ۱۲۰ روز در سودوم (به ایتالیایی: Salò o le 120 giornate di Sodoma) فیلمی به کارگردانی پیر پائولو پازولینی، کارگردان ایتالیایی، محصول ۱۹۷۵ است. فیلم بر اساس کتاب ۱۲۰ روز در سودوم نوشتهٔ مارکی دوساد ساخته شده‌است. فیلم به علت خشونت سادیسمی عریان و گرافیکی‌اش از زمان انتشار تا به حال جنجالی بوده‌است. در برخی کشورها نیز این فیلم همچنان ممنوع است.

این فیلم توسط بسیاری از منتقدان و تاریخ‌شناسان سینما مورد تحسین قرار گرفته و به انتخاب انجمن منتقدان فیلم شیکاگو شصت و پنجمین فیلم ترسناک تاریخ نام گرفت.

پازولینی سه هفته پس از انتشار این فیلم به قتل رسید. برخی قتل او را سیاسی و مربوط به این فیلم می‌دانند چرا که به اعتقاد پازولینی، «سادیسم، از رهگذر فاشیسم به سرمایه‌داری جدید منتهی می‌شود.»

ساختار فیلم

در ساختار سالو، پازولینی حلقه‌های جهنم را آن گونه که در دوزخ دانته به تفصیل تبیین شده، تحلیل می‌کند. به همین دلیل از این فیلم با نام دوزخ منتظر (ANTINFERNO)، یا اتاق انتظار جهنم نیز یاد می‌شود.

به هنگامی که به ویلا وارد می‌شوند، حلقهٔ عصبیت (circle of obsessions) یا مانیا آغاز می‌شود. حلقه، تحت استیلای بازگویی تفصیلی یا مبسوط تجربیات جنسی منحرف است که با اپیزودهای خشن، اختلال جنسی نشان‌گذاری می‌شود و استیلا توسط منحرفان که بر بالین پسران و دختران جوان حاضرند تضمین می‌شود. حلقه بعدی حلقه پلشتی (circle of shit) است. این حلقه با تصاویری از خود مدفوع خواری (coprophagy) جلوه‌گر می‌شود. فیلم با حلقه خون (circle of blood) تمام می‌شود که با تصاویری از شکنجه و مرگ همراه است. هر کدام از این حلقه‌ها را فاحشه‌ای جذاب معرفی می‌کند که زندگیش را صرف خدمت به تمایلات بنیادین هوس‌رانان کرده‌است.

داستان فیلم

فیلم در ایالتی اشغال‌شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال ۱۹۴۴ می‌گذرد. فیلم به تقلید از کمدی الهی دانته به چهار بخش ورودی جهنم، محفل هوس، محفل مدفوع و محفل خون تقسیم شده‌است.

چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالی‌جناب و رئیس‌جمهور خوانده می‌شوند. آن‌ها در ابتدا موافقت می‌کنند که با دختران همدیگر ازدواج کنند. آن‌ها با کمک افراد خود ۸ دختر و پسر جوان را می‌دزدند و به منطقهٔ مارزابوتو می‌برند. در آنجا آن‌ها بوسیله این دختران و پسران جوان و با کمک ۴ روسپی کهنه‌کار به اعمال شنیع با آن‌ها می‌پردازند و خود را ارضا می‌کنند.

Antinferno[]

In 1944 in the Republic of Salò, the Fascist-occupied portion of Italy, four wealthy men of power, the Duke, the Bishop, the Magistrate and the President, agree to marry each other’s daughters as the first step in a debauched ritual. They rule that when they get to the mansion their daughters must be completely naked at all times. They recruit four teenage boys to act as guards (dressed with uniforms of Decima Flottiglia MAS) and four young soldiers (called “studs”, “cockmongers”, or “fuckers”), who are chosen because of their large penises. They then kidnap nine young men and nine young women and take them to a palace near Marzabotto.

Circle of Manias / Girone delle Manie

Accompanying the libertines at the palace are four middle-aged prostitutes, also collaborators, whose job it is to orchestrate debauched interludes for the men, who sadistically exploit their victims. During the many days at the palace, the four men devise increasingly abhorrent tortures and humiliations for their own pleasure. During breakfast, the daughters enter the dining hall naked to serve food. One of the studs trips and rapes a daughter in front of the crowd, which laughs at her cries of pain. Intrigued, the President moons several slaves before prompting the stud to perform anal sex on him and the Duke sings ‘Sul Ponte di perati’. Signora Vaccari uses a mannequin to demonstrate to the young men and women how to properly masturbate a penis and one of the girls tries to escape, only to have her throat cut. Signora Vaccari continues with her story. Two victims, Sergio and Renata, are forced to marry. The ceremony is interrupted when the Duke fondles several victims and prostitutes. At the end, Sergio and Renata are forced to fondle each other and the men rape them to stop them from having sex with each other. During this, the Magistrate engages with the Duke in three-way intercourse.

Another day, the victims are forced to act like dogs. When one of the victims, Lamberto, refuses, the Magistrate whips him and tortures the President’s daughter by tricking her into eating food containing nails.

Circle of Shit / Girone della Merda

Signora Maggi relates her troubled childhood and her coprophilia. As she tells her story, the President notices that one of the studs has an erection and fondles him; another stud uses a female victim’s hand to masturbate himself. She also explains how she killed her mother over a dispute about her prostitution and Renata cries, remembering the murder of her own mother. The Duke, sexually excited at the sound of her cries, begins verbally abusing her. The Duke orders the guards and studs to undress her. During this, she begs God for death and the Duke punishes her by defecating on the floor and forcing her to eat his feces with a spoon. The President leaves to masturbate. Later, the other victims are presented with a meal of human feces. During a search for the victim with the most beautiful buttocks, Franco is picked and promised death in the future.

Circle of Blood / Girone del Sangue

Later, there is a Black Mass-like wedding between the studs and the men of power. The men angrily order the children to laugh, but they are too grief-stricken to do so. The Pianist and Signora Vaccari tell jokes to make the victims laugh. The wedding ceremony ensues with each man of power exchanging rings with a stud. After the wedding, the Bishop consummates the marriage and receives anal sex from his stud. The Bishop then leaves to examine the captives in their rooms, where they start systematically betraying each other: Claudio reveals that Graziella is hiding a photograph, Graziella reveals that Eva and Antiniska are having a secret sexual affair and Ezio, a collaborator and the black servant girl are shot dead after being found having sex, but not before Ezio makes a defiant Socialist salute. Victim Umberto Chessari is appointed to replace Ezio.

Toward the end, the remaining victims are called out to determine which of them will be punished. Graziella is spared due to her betrayal of Eva and Rino is spared due to his submissive relationship with the Duke. Those who are called are given a blue ribbon and sentenced to a painful death, while those who haven’t been called, as long as they kept collaborating with the libertines, can hope to return home. The victims huddle together and cry and pray in the bathroom. They are then taken outside and raped, tortured and murdered through methods such as branding, hanging, scalping, burning and having their tongues and eyes cut out, as each libertine takes his turn to watch as a voyeur. The soldiers shake hands and bid each other farewell. The Pianist, looking out an open window, suddenly realises with horror what atrocities are being committed, and climbing out, throws herself to her death.

The sombre music during the final sequences is “Veris Leta Facies”, by German composer Carl Orff, using text from the Carmina Burana

The film’s final shot is of two young soldiers, who had witnessed and collaborated in all the atrocities, dancing a simple waltz together; one asks the name of the other’s girlfriend back at home.

دندان نیش

داستان پدر دیکتاتور و کودک‌آزار، که کار را به جایی می‌رسند که شاهد روابط جنسی و سکسی خواهر و برادر باهم هستیم، این فیلم مرثیۀ زندگی دردناک آدم‌هایی است که قربانی حکومت‌ها و سیستم‌ها و ایدئولوژی‌ها و باورهای غلط دیگران می‌شود و فریادشان علیرغم خواست‌شان به جایی نمی‌رسد.

دندان نیش (به یونانی: Κυνόδοντας) نام یک فیلم درامِ یونانی است که در سال ۲۰۰۹ به کارگردانی یورگوس لانتی‌موس ساخته شد. این فیلم موفق شد جایزهٔ جشنوارهٔ کن برای کارهای نو را از آنِ خود کند. همچنین در رشتهٔ بهترین فیلم غیر انگلیسی‌زبان کاندیدای جایزه اسکار سال ۲۰۱۰شد.

خانواده‌ای تحت حکومت دیکتاتوری یک پدر زندگی می‌کنند. پدر خانواده تعاریف واژه‌ها را عوض کرده و اجازه نمی‌دهد اعضای خانواده از منزل بیرون بروند و اعضا خانواده را در فضایی کاملاً ایزوله و دور از اجتماع نگه می‌دارد و جهانی متفاوت از دنیای بیرون برای خانواده ترسیم کرده. فرزندان جوان خانواده تا به حال از منزل خارج نشده‌اند و از فضای بیرون تصوری وحشتناک دارند. دختر خانواده که با یک نوار ویدویی با دنیای بیرون آشنا می‌شود سعی می‌کند که از خانه فرار کند و در این راه از هیچ کاری کوتاهی نمی‌کند.

برش‌های کوتاه

لویس زنی است که از طریق سکس تلفنی امرار معاش می‌کند ولی در سکس با همسرش دچار بی‌تفاوتی شده‌است. تیم رابینز و فرانسیس مک دورمند در یک رستوران دور از چشم همسرانشان رابطه نامشروعی را شروع کرده‌اند.

برش‌های کوتاه (به انگلیسی: Short Cuts) نام فیلمی به کارگردانی رابرت آلتمن و ساخته سال ۱۹۹۳ می‌باشد. این فیلم در ایران با نام میان‌برها نیز شناخته می‌شود. فیلم برش‌های کوتاه بر اساس فیلم‌نامهای از رابرت آلتمن و فرانک بارهیدت ملهم از نه داستان کوتاه و یک شعر از ریموند کارور نوشته شده بود. فیلم داستان ۲۲ شخصیت را به صورت موازی و با ضرب‌آهنگی سریع دنبال می‌کند و حوادث فیلم در لس‌آنجلس اتفاق می‌افتد.بسیاری از داستان‌ها وابسته به بخت و اقبال شخصیت‌ها حاوی پیامدی خوش‌آیند یا ناخوش‌آیند و حتی در مواقعی مرگبار می‌باشند. دی‌وی‌دی فیلم در سال ۲۰۰۴ توسط شرکت مجموعه کرایتریون به بازار آمد که حاوی دو دیسک بود و شامل پشت‌صحنه و مصاحبه‌هایی با رابرت آلتمن و ریموند کارور می‌شد.

جولیان مور

داستان فیلم

فیلم از ده داستان درهم‌پیچیده که در لس‌آنجلس و حوالی آن اتفاق می‌افتند تشکیل شده‌است.

در صحنه افتتاحیه فیلم دکتر رالف وایمن (متیو موداین) و همسرش، ماریان (جولیان مور) در کنسرتی با استیورات و کلر کین (فرد وارد و آن آرچر) آشنا می‌شوند و از آن‌ها می‌خواهند که برای یک مهمانی کباب‌خوران (باربکیو) به منزل آن‌ها بیایند. اما هر دو ازدواج در پایان هفته دچار اختلال می‌شوند.استیوارت و دوستانش به ماهی‌گیری می‌روند و درآنجا با جسد دختری درون آب مواجه می‌شوند.در بازگشت کلر متوجه می‌شود که استیوارت و دوستانش برای آنکه ماهی‌گیری‌شان دچار مشکل نشود، جسد را درون آب رها کرده و در بازگشت به پلیس اطلاع داده‌اند.وی ناراحت می‌شود و پس از یافتن نام دختر در روزنامه به مجلس ختم وی می‌رود.تیم رابینز و فرانسیس مک دورمند در یک رستوران دور از چشم همسرانشان رابطه نامشروعی را شروع کرده‌اند.

از طرف دیگر دورین پیگت (لیلی تاملین) با شوهر احمق و دائم‌الخمر خود (تام ویتس) درگیر است، با پسر کوچکی به نام کیسی فینیگان (زانا کسیدی) تصادف می‌کند و چون پسر از جا برمی‌خیزد و به راه خود می‌رود تصور می‌کند که وی حالش خوب است، غافل از اینکه او تا پایان هفته به علت ایجاد لخته خون در سرش در بیمارستان خواهد مرد و برای والدینش هاوارد (بروس دیویسن) و آن فینیگان (اندی مک‌داول) یک فاجعه غم‌ناک به بار خواهد آمد. در بیمارستان پدر هاوارد، پل فینیگان (جک لمون) پس از یک غیبت بیست و یک ساله به دیدار پسر و عروسش می‌آید و برای او دلایل ترک خانواده را بیان می‌کند. هانی (لیلی تیلر)، دختر دورین با یک مرد سادیستی به نام بیل بوش (رابرت داونی جونیور) ازدواج کرده که هر دو دوست خانوادگی لویس (جنیفر جیسن لی) و جری کیسر (کریس پن) می‌باشند. لویس زنی است که از طریق سکس تلفنی امرار معاش می‌کند ولی در سکس با همسرش دچار بی‌تفاوتی شده‌است.جک لمون در نقش پل فینیگان به آن آرچر (کلر کین) حقه‌ای قدیمی در مورد چگونه یک تخم مرغ را بدون لمس از یک لیوان به لیوان دیگر انتقال دهیم، یاد می‌دهد.

جین شپارد (تیم رابینز) پلیسی بی‌اخلاق است که به همسرش شری (مادلین استو) خیانت می‌کند. و با بتی ودرز (فرانسیس مک‌دورمند) نرد عشق می‌بازد. شری خواهر ماریان وایمن (جولیان مور) است. زویی (لوری سینگر) دختری است که ویلیون‌سل می‌نوازد و همسایه هاوارد و آن فینیگان است و با مادرش تس (آنی راس) خواننده جاز مشکلات فراوانی دارد. زویی پس از شنیدن خبر مرگ کیسی خودکشی می‌کند. این داستان‌ها با موسیقی ویولن‌سل و جاز و پیانو در هم آمیخته می‌شوند. در ابتدای این فیلم سه‌ساعته تلویزیون مکرراً از شیوع یک حشره خبر می‌دهد و هلیکوپترها بر فراز شهر به پرواز در می‌آیند و شهر را آفت‌زدایی می‌کنند. در پایان فیلم نیز یک زلزله که به شخصیت‌ها تلنگری موقتی می‌زند، پایان بخش ماجراهاست. گاهی اوقات روابط بین شخصیت‌ها معنادار است و گاهی هم دوربین بین بارها، اتاق‌های انتظار بیمارستان‌ها، کافه‌ها، رستوران‌ها حرکت می‌کند و به شرح ماجراهای فیلم می‌پردازد در حالیکه به نقش تقدیر در زندگی بشر صحه می‌گذارد.بروس دیویسون و اندی مکداول به نقش هاوارد و آن فینیگان پس از مرگ پسرشان کیسی، برای گرفتن کیک تولدش به قنادی آمده‌اندتصویر سمت راست: در کنسرتی که در آن زویی ویولن‌سل می‌نوازد خانواده وایمن، دو نفر سمت راست، با خانواده کین آشنا می‌شوند.
تصویرسمت چپ: دورین پیگت که گارسن یک رستوران است با شوهر دائم‌الخمرش ارل مشغول صحبت است، غافل از اینکه پسر کوچک خانواده فینیگان به علت تصادف با ماشین او درگذشته است.

جوایز و نامزدی‌ها

رابرت آلتمن برای جایزه اسکار بهترین کارگردانی نامزد شده بود. فیلم‌نامه فیلم نیز نامزد جایزه گلدن گلوب شده بود. کلیه عوامل فیلم به یک جایزه ویژه از گلدن گلوب نائل آمدند.فیلم همچنین جایزه شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز را برده است.

جزئیات

  • عنوان‌بندی اولیه فیلم حدود ۱۰ دقیقه طول می‌کشد.
  • قسمت‌های مربوط به آنی راس و لوری سینگر در نوشته‌های کارور نبوده و ابتکار خود آلتمن می‌باشند.
  • جنیفر جیسن لی برای قسمت‌های مربوط به سکس تلفنی با عده‌ای از افراد شاغل در این حرفه تماس گرفته بود و با آن‌ها صحبت نموده بود.