همه‌چیز درباره آنا

همه‌چیز دربارهٔ آنا فیلمی اروتیک با صحنه‌های صریح جنسی محصول سال ۲۰۰۵ است. کارگردانی فیلم را جسیکا نیلسون بر عهده داشته و نقش‌های اصلی آن را گری بی، اویدی و مارک استیونز بازی کرده‌اند.

Anna fokuserar på sitt jobb och rädslan att fångas i romantiska relationer. Hennes liv är allt annat än roligt. Hon har precis hittat en ny lägenhet och lockas av tanken att låta hennes senaste pojkvän flytta in, men hittar istället en hyresgäst, Camilla, som delar Annas syn på kärlek och förbindelser. En dag ringer det på dörren, det är Johan, som fem år tidigare krossade Annas hjärta. Hon är lockad, det är inte bra. Mer än någonsin måste hon komma tillbaka på banan och gå vidare. Som tur är får hon ett erbjudande att designa kläder på en teater i Paris, så långt ifrån romantiska lockelser som möjligt – eller?

ادبیات شهوانی

سرم را روی پستانهای سفت نمناکش نهادم و حالا صدای ضربان منظم و آهسته قلبش را می شنیدم و بعد ضربه ها شتابی نداشتند

ادبیات شهوانی داستان‌ها و گزارش‌های حقیقی و مجازی روابط جنسی انسان را در برمی‌گیرد.

شعر شهوانی

نوعی شعر هجو که در آن با لحن بی‌پروا و گستاخانه، به مسایل جنسی و توصیف آلت‌های تناسلی پرداخته می‌شود. مستهجن‌گویی، مُجُون، و خلاعت عذرا از دیگر اصطلاحات مترادف این نوع شعر است.

فارسی

در ادبیات فارسی از کهن شعر شهوانی رواج داشته، به‌طوری‌که ازرقی به دستور طغان‌شاه، کتاب الفیه و شلفیه را با تصاویری از نحوه ارتباط جنسی مرد و زن سرود. الفیه، به آلت تناسلی مرد و شلفیه به آلت تناسلی زن اشاره می‌کند. از شاعران زبان فارسی که دارای آثاری با محتوای هزل دارند میتوان از حکاک مرغزی، دهقان علی شطرنجی، طیان ژاژخای، حکیم کوشکی، حکیم شمس اعرج بخاری، مهستی گنجوی، سوزنی سمرقندی خاقانی، انوری، پوربها جامی، سراج قمری، و عبید زاکانی را نام برد.

از ادبیات بکار برده شده در هفت پیکر نیز به عنوان شاهکار ادبیات شهوانی و همچنین اثری اخلاقی یاد شده‌است.

همچنین در آثار فروغ فرخزاد عاشقانه‌هایی هست که بی‌پروا و بی‌پرده به بیان احساسات شهوانی می‌پردازد.

پورنوگرافیِ برزخی

مترجم: میترا مسلمی|فمینیسم

(متن کوتاه و خلاصه شده است)

` فیفتی شیدز آف گ‍ِرِی ، کتاب و فیلم هر دو، بزرگداشت دیگرآزاریی است که پایهٔ اساسی پورن امروزی نیز هست، تجلیلِ غریب‌نمایی، احترام‌زدایی و شیْ انگاری زن است . داستان، سوغات جهانی خالی از شفقت، یکدلی و عشق است.

شهوانی نمودن قدرت غلو شدهٔ مردانه‌ای است که مرجع سوٕ‌استفاده، خوارنمایی، تمسخر و شکنجهٔ زنان است. زنانی که بدون شخصیتی خاص ترسیم شده‌اند و تنها تمنایشان خدمت به ارضای شهوت مرد است. این فیلم‌، همانند `امریکن اسنیپر` دنیای درنده‌ای را ترسیم می‌کند که در آن انسانهای ضعیف‌تر و آسیب‌پذیر‌تر مخصوص استعمال شدن هستند و قدرتمندان، خداگون‌هایی درنده و متکبر.

fiftyshadesofhedges_590

پورن سعی می‌کند این فرهنگ دیگرآزاری را شهوانی کند. در پورن زنان حقوق می‌گیرند تا چنین وِردی را تکرار کنند: ` من کُس هستم، من هرزه‌ام، من جنده‌ام، من را با کیر گنده‌ات وحشیانه بکن`. آنها مشتاقند که بدنشان مورد سواستفاده قرار بگیرد.

در پورن، تفاوتهای جسمی زنها عدم کمال محسوب می‌شود و وجود ندارد. پستانهای با سیلیکون سوپر سایز شده، لبهای برجستهٔ با ژِل پر شده، بدنهای تراشیده شده توسط جراحان پلاستیک، نعوظهای با دارو ایجاد شدهٔ پایان ناپذیر، و اندامهای جنسی کاملاً بدون مو، اجراکنندگان را به قطعاتی پلاستیکی تبدیل می‌کند. بو، عرق، نفس، ضربان قلب و لمس، همراه با شور و اشتیاق از صحنه پاک شده‌اند.

پورن در واقع ربطی به سکس ندارد، اگر سکس را یک عمل دوطرفهٔ بین دو انسان بدانیم؛ پورن نوعی خودارضایی است، یک برانگیختگی شخصی ، خالی از صمیمیت و عشق.

انسانهای کمی هستند که خطر جایگزین شدن پورنوگرافی به جای صمیمیت، سکس و عشق را درک می‌کنند. عده زیادی باور دارند که پورنوگرافی جنبه‌ای از آزادی بیان است. گویی دست اندازی و سؤ‌استفاده از زن در یک مغازهٔ شکلات فروشی در چین غیرقابل قبول است، ولی در فیلم پورن کاملاً قابل پذیرش.  شکنجه در ابو‌غریب غلط است، در حالی که آن شکنجه همان تحقیر و سواستفادهٔ جنسی‌ای بوده که در پورن مرتب اتفاق می‌افتد. برخی از فمینیستها، از پورن به عنوان روشی برای آزادی جنسی و قدرتمند شدن دفاع می‌کنند. فمینیسم برای آنها، در مورد زنانی که سرکوب شده‌اند نیست؛ بلکه مربوط به گروه خاصی از زنان موفق، قدرتمند یا ثروتمند است- یا آنطور که در `فیفتی شیدز آف گِرِی` اتفاق می‌افتد- زنانی که گیر مردان پولدار و قدرتمند می‌افتند. یک زن کتاب `فیفتی شیدز آف گری` را نوشته، همانطور که فیلمنامهٔ فیلم را. کارگردان فیلم یک زن است و استودیویی که فیلم را خریده نیز متعلق به یک زن. این مشارکتِ زنان قسمتی از درونی شدنِ سرکوب و خشونت جنسی ای است که ریشه در پورن دارد.

اگر شما تصمیم داشته باشید که اکثریت ثروت جامعه، بدون اعتراض، دست گروه خاصی باشد، بهتر است  که ابتدا سیستمی پیاده کنید که درد و رنج دیگران، ناشی از این رویه را، منطقی جلوه دهد. پورن همین کار را می‌کند. پورن می‌گوید که تفاوت فاحش ثروت مردها و زنها ربطی به سیستم اجتماعی و اقتصادی موجود ندارد، بلکه زمینهٔ زیست‌شناسی دارد!

همراه با در دسترس بودن بیشتر و افزایش استفاده از پورنوگرافی، انفجاری در تعداد خشونتهای جنسی، شامل سؤ‌استفاده‌های جنسی خانگی، تجاوز و تجاوز گروهی اتفاق افتاده‌است. در هر ۶/۲ دقیقه در آمریکا یک تجاوز گزارش می‌شود، و این جدا از تعدادی است که اصلاً گزارش نمی‌شود. رقم بالای قتل پارتنر فعلی یا قبلی به چیزی حدودِ ۱۰۰۰ قتل در سال می‌رسد، بدین معنا که هر ۳ سال، تعداد این کشته‌ها از تعداد کشته‌های ۱۱‌سپتامبر پیشی میگیرد. چطور این آمار جلب توجه چندانی نمی‌کند ؟!

معمولاَ حدود سنِ ۱۲ تا ۱۵ سالگی شخصیت جنسی انسانها شکل می‌گیرد و پورن در همین سنین در دسترس است. نوجوانها را در این سنین در معرض پورن قرار دهید، برای همهٔ عمر به همین شکل قالب می‌خورند. وقتی انسان به ارضا شدن با پورن خشن و ظالمانه عادت کند، دیگر توانایی برقراری صمیمیت و ارتباط را نخواهد داشت. در پورن عشقبازی وجود ندارد. مرد زن را تحقیر می‌کند و مورد نفرت او قرار می‌گیرد. پورن مردها را به خالی شدن با زنهای مطیع عادت می‌دهد و چه کسانی از کودکان مطیع‌ترند؟ آیا ریشهٔ پورنوگرافی کودکان همین‌جا نیست ؟

پورنوگرافی نسلی از مردانی را پرورش داده که از تماشای شکنجهٔ جنسی لذت می‌برند. شما با این قابلیت به دنیا نمی‌آیید، شما برای بدست آوردن این قابلیت تربیت شده‌اید، دقیقاً همانطور که سربازان تعلیم می‌بینند که آدم بکشند. برای پیاده کردن خشونت روی یک گروه خاص، ابتدا باید آن گروه را فاقد صفات انسانی نمایش داد. این یکروش قدیمی است ؛ یهودیان به کایکز تبدیل شدند، سیاهان به نیگرز و زنان به کُس. و هیچ وسیله‌ای برای تقلیل زنان به کُس مناسب‌تر از پورن نیست.