اضمحلال ِ اندوه و فُسردگی | پینا باوش


فیلیپینا “پیناً باوش (به آلمانی: Philippina “Pina” Bausch)‏ (۲۷ ژولای ۱۹۴۰–۳۰ ژوئن ۲۰۰۹) رقصنده و طراح رقص مدرن آلمانی بود. او یکی از چهره‌های شاخص تأثیرگذار در پیشبرد شیوه رقص تنزتیاتر به شمار می‌رود. پینا باوش در سال ۱۹۴۰ یعنی در طول جنگ دوم جهانی در آلمان به دنیا آمد. پدر و مادرش صاحب رستوران و مهمانخانه کوچکی بودند. باوش رقصیدن را از سنین کودکی آغاز کرد و در چهارده سالگی تحت تعلیم Kurt Jooss یکی از مهمترین طراحان رقص آلمان و یکی از بنیانگذاران رقص اکسپرسیونیستی قرار گرفت. پس از پایان تحصیلاتش، آلمان را به مقصد نیویورک ترک کرد و در آنجا به تحصیل رقص ادامه داد. خیلی زود برای استادش آنتونی تیودور در باله اپرای متروپولیتن رقصید. باوش در سال ۱۹۷۲ مدیر هنری باله/ اپرای ووپرتال در آلمان شد که بعدها این مرکز «رقص تئاتر ووپرتال پینا باوش» نام گرفت که عنوان این برنامه تازه ویژه او در لندن هم هست. باوش با طراحی رقص اثری به نام «کافه مولر» (۱۹۷۸) به شهرت رسید و رقص او در فیلم «با او حرف بزن» ساخته پدرو آلمودووار بر شهرت جهانی اش افزود. پینا باوش با ویم وندرس برای ساخت مستندی سه بعدی دربارهٔ آثارش همکاری می‌کرد، اما دو روز پیش از آغاز فیلمبرداری، در سی ام ژوئن ۲۰۰۹ در ووترپال آلمان بر اثر سرطان درگذشت.

او مبتکر سبکی از رقص و گروه باله ای به نام “تانس تآتر ووپرتال” در سال 1973 بود که همواره همۀ رقصندگانش، با وفاداری کامل، با آن همکاری کرده اند. علت این است که “پینا باوش” نیز همواره آنان را در همۀ اجراها همراهی می کرد و هر شب و در همۀ شهرها به تماشای رقصشان می نشست و آن را تصحیح می نمود. 

“پینا باوش” علاوه بر ابداع سبکی آزاد که بر پایۀ کار دقیق و اصولی هنر رقص قرار داشت، شهرهای مختلف جهان را هم موضوع  باله های خود قرار میداد. به عنوان مثال “رم-ویکتور”، “پالرم، پالرمو، پالرمو”، “مادرید – تانزآبند 2 ” ، “لس آنجلس- نور دو” و بسیاری دیگر.

تآتر شهر پاریس که اولین همکاری را با او در سال 1979 آغاز کرد دیگر رهایش ننمود و حاصل این سی سال همکاری، باله هائی مهم چون “کافه مولر”، ” باندونئون” ،”والس” … بود. 

علت موفقیت “پینا باوش” نه تنها آمیختن متدهای کلاسیک، داشتن رپرتوآر و پارتیسیون، بلکه توجه و پذیرفتن ایده ها و نوآوری های گروه رقصش بود. او این رقصندگان را در شرایطی قرار میداد که از خود ابتکاری به خرج دهند و کیفیت های آنها را از وجودشان بیرون می کشید. در زمینۀ انتخاب موسیقی هم، این طراح رقص و رقصندۀ ماهر از هیچ موسیقی ای رویگردان نبود. از جمله در بالۀ “گله های ملکه” قطعه ای از موسیقی محلی ایران را به کار برد.

علت دیگر این موفقیت، پافشاری در نوآوری و مبارزه با مشکلات بود، مشکلاتی که از زمان کودکی در برابرش قرار داشت چون متعلق به خانوادهای بود که با کافه – رستوران خود امرار معاش می کردند و از هنر و به ویژه باله هم چندان چیزی نمی دانستند. 

“پینا باوش” با این حال توانست در پانزده سالگی به  کلاس رقص “کورت یوس”، استاد اکسپرسیونیسم و رقص مدرن آلمان در “اسن” راه پیدا کند. کسی که در سال 1932، نخبگان و مردان سیاسی  را که به گفتۀ وی قدرت را به دست یک فرصت طلب- که منظور هیتلر است-  سپرده اند، به باد تمسخر می گرفت.

“پینا باوش” در سال 1959 به نیویورک سفر کرد و در “جولیارد اسکول” به تحصیل پرداخت. و سپس به آلمان بازگشت و حرفۀ خود را به عنوان رقصنده آغاز نمود و پس از بر پان هادن، گروه رقصش در سال 1974 به تسخیر صحنه های مهم رقص در جهان پرداخت.

«کافه مولر» روایت تن ها و درد هاست، تن های بعد از جنگ، جنگی خانمان سوز. انگار برای هنرمندان آلمانی جنگ در تک تک ایده های ناخودآگاهشان حضوری جدی دارد. در هنرِ رقص در جایی که بدن ها شکوه و زیبایی ِ حرکت را نمایش می دهند اینجا تنِ لاغر و نحیف ِ پینا با استخوان های بیرون زده اش حرکت های عاری از ویژگی های جنسی او را تبدیل به فستیوالی از سکون می کند. فستیوالی از درد.

اتاق‌ها، شعر سوئیت، اودس | آنا سوکولف


آنا سوکولف (۹ فوریه ۱۹۱۰ – ۲۹ مارس ۲۰۰۰) رقصنده و رقص‌پرداز آمریکایی بود. او یکی از بنیان‌گذاران اکتورز استودیو است.


او آموزش رقص و اجرا همراه با مربیان را در خانه امانوئل آغاز کرد. او در اوایل نوجوانی، مدرسه را برای تمرین تمام‌وقت ترک گفت. سپس با جدیت در مکانی که بعدها به مدرسه تئاتر نیبورهود پلی‌هاوس مبدل شد، به فراگیری رقص پرداخت و از اساتیدی چون بلانش تلمود، بیرد لارسن، مارتا گراهام و لوئیس هورست استفاده کرد.


او کار حرفه‌ای خود را در ۱۹۲۹ به عنوان یکی از اعضای کمپانی رقص مارتا گراهام آغاز کرد. با آغاز دهه ۱۹۳۰، خودش را با سیاسی شدن جنبش رقص رادیکال پیوند داده و با استفاده از آن، اثر «سه‌گانه ضدجنگ» خود را توسعه داد (۱۹۳۳). در ۱۹۳۶، او اولین کمپانی رقص خودش را سازماندهی کرد. او همچنین با افراد آگاه گروه رقص جدید و اتحادیه رقص کارگران، مرتبط بود. بر اساس نظر الن گراف، مورخ رقص، کار کردن سوکولف با این گروه‌ها، ابزاری برای تغییر سبک تبلیغاتی در رقص‌های سیاسی اولیه، با درهم آمیختن آن با استانداردهای حرفه‌ای و هنری در حال ظهور در رقص جدید بوده‌است. در طول دهه‌های ۱۹۳۰ و ۴۰، او آثار انفرادی و گروهی زیادی را با برگزیدن موضوعاتی چون بهره‌کشی از کارگران و مشکلات رو به رشد یهودیان در آلمان، طراحی و اجرا کرد. برای برخی از کارهای این دوره از جمله «سه‌گانه ضدجنگ»، آلکس نورث آهنگسازی کرده‌است.

در ۱۹۳۹، ارتباط مادام‌العمر وی با رقص در مکزیک و اسرائیل آغاز شد. کار او برای دبیرخانه آموزش همگانی، به ایجاد آکادمی ملی رقص یاری رساند. او در اسرائیل، برای کمپانی‌های بزرگ رقص از جمله باتشوا، اینبال و لیریک تیاتر، رقص‌پردازی کرد.

آثار او پر است از تصاویر دراماتیک معاصر که طیف وسیعی از تجارب انسانی را آشکار کرده و تنش و بیگانگی او از زمانه خودش را به نمایش می‌گذارد. اتاق‌ها (۱۹۵۵) که شامل موسیقی کنیون هاپکینز برای یک گروه جاز است، به از خودبیگانگی شهری پرداخته در حالی که رویاها (۱۹۶۱) از بطن وحشت از هولوکاست برخاسته است. دیگر آثار مدرن او شامل شعر سوئیت (۱۹۵۴)، اودس (۱۹۶۵) و اپوس ۶۵ (۱۹۶۵) است. در ۱۹۹۱، آنا کیسلگف زیباشناسی آثار سولوکف را در زمره اکسپرسیونیسم آمریکایی آورد و اضافه کرد «سکون و آرامش، بخش بزرگی از رقص‌پردازی او را تشکیل می‌دهد و او می‌تواند هستی را در سکون به نمایش بگذارد.»

او علاوه بر کار کردن به عنوان یک طراح رقص، آموزگاری تأثیرگذار برای بازیگران در رقص و حرکت به حساب می‌آمد. او از سال ۱۹۵۸ تا ۱۹۹۳ در مدرسه جولیارد، آن‌چه را «روش رقصیدن» می‌نامید، آموزش داد. او همچنین حرکت را به بازیگران اکتورز استودیو، مدرسه تئاتر لینکلن و استودیوی اچ‌بی تدریس می‌کرد.

او در سال ۱۹۹۸ به عنوان یکی از مشاهیر رقص در سالن مشاهیر موزه ملی رقص آقا و خانم کورنلیوس واندربیت ویتنی پذیرفته شد.

بعدازظهر یک فان (نیژینسکی)

بعدازظهر یک فان (فرانسوی: L’Après-midi d’un faune) با رقص‌پردازی واتسلاو نیژینسکی برای باله روس بود و برای اولین بار در ۲۹ مه ۱۹۱۲ در تئاتر دو شتله اجرا شد. نیژینسکی خودش به عنوان نقش اول می‌رقصید و برای موسیقی، از اثر کلود دبوسی بهره می‌برد. هم موسیقی و هم باله نیژینسکی، از شعر استفان مالارمه الهام گرفته بودند. طراحی لباس و صحنه به عهده نقاشی به نام لئون باکست بود.

The ballet, The Afternoon of a Faun (French: L’Après-midi d’un faune), was choreographed by Vaslav Nijinsky for the Ballets Russes, and was first performed in the Théâtre du Châtelet in Paris on 29 May 1912. Nijinsky danced the main part himself. The music is Claude Debussy’s symphonic poem Prélude à l’après-midi d’un faune. Both the music and the ballet were inspired by the poem L’Après-midi d’un faune by Stéphane Mallarmé. The costumes and sets were designed by the painter Léon Bakst.

The style of the 12-minute ballet, in which a young faun meets several nymphs and proceeds to flirt with and chase them, was deliberately archaic. In the original scenography designed by Léon Bakst, the dancers were presented as part of a large tableau, a staging reminiscent of an ancient Greek vase painting. They often moved across the stage in profile as if on a bas relief. The ballet was presented in bare feet and rejected classical formalism. The work had an overtly erotic subtext beneath its façade of Greek antiquity and ended with a scene of graphic sexual desire. This led to a controversial reception from both audience and critics, and the quality of the ballet was debated widely through multiple news reviews. The piece also led to the dissolution of a partnership between Nijinsky and Michel Fokine, another prominent choreographer for the Ballets Russes, due to the extensive amount of time required to train the dancers in what was then an unconventional style of dance.

L’Après-midi d’un Faune is considered one of the first modern ballets and proved to be as controversial as Nijinsky’s Jeux (1913) and Le Sacre du printemps (1913).