ادبیات اروتیک نوعی اعتراض است؟

هواداران هنری میلر او را سالها به بهانه حمایت از آزادی ادبی فرد و بازگشت به طبیعت و بیان غرایز انسانی جشن گرفتند. میلر می خواست با ثبت لذتهای گذشته، دوام آنان را در مبارزه با پروسه پیری ابدی کند. او همچون آندره برتون سوررئالیست، آزادی خلافکاری را بخشی از آزادی فردگرایانه آنارشیستی انسان غربی می دانست.

علیشاه سلطانی

هنری میلر و آمریکا ستیزی ادبی

هنری میلر نویسنده امریکایی با اجدادی آلمانی بین سالهای 1980-1891 زندگی نمود. پدرش خیاط، و او خود پستچی محل بود که در سن 42 سالگی نویسنده ای مشهور شد. فرهنگ مسیحی پوریتانی و قوانین سانسور در امریکا بیش از 30 سال نشر آثار او را به اتهام پورنوگرافی و هرزه گی ادبی ممنوع نمودند. سرانجام در سال 1964 آثار او اجازه انتشار یافتند.


هنری میلر از جمله نویسندگانی بود که به فرانسه مهاجرت کرد تا دیگر زیر چماق سرکوب فرهنگ عوام و کلیسا و اداره سانسور امریکا نباشد. او از جمله مهاجران غیرسیاسی و یا ماجراجویی بود که بیش از 18 سال در فرانسه و یونان زندگی کرد.
بعضی از نویسندگان ادبیات اروتیک خودرا منتقد نظام سرمایه داری امریکا و فرهنگ سنتی مسیحی آن می دانستند. غالب آثار اتوبیوگرافیک او در باره زندگی دلالان و فواحش و باجگیران و مشروب خواران و میخانه ها و فاحشه خانه ها و مشتریان آنان در فرانسه است.
هواداران هنری میلر او را سالها به بهانه حمایت از آزادی ادبی فرد و بازگشت به طبیعت و بیان غرایز انسانی جشن گرفتند. میلر می خواست با ثبت لذتهای گذشته، دوام آنان را در مبارزه با پروسه پیری ابدی کند. او همچون آندره برتون سوررئالیست، آزادی خلافکاری را بخشی از آزادی فردگرایانه آنارشیستی انسان غربی می دانست.


میلر از آبزورد بودن زندگی و رویای امریکایی و کم خونی ادبیات ملال آور امریکا شکایت نمود. در آثار او می توان انتقاد از صنعت و شهرهای انبوه و سودجویی و پدرسالاری و تعصب دینی و هواداری از عرفان شبه بودیستی را ملاحظه کرد.
میلر نه تنها مدافع اصطلاح انقلاب جنسی آنزمان بود، بلکه به انتقاد از فلسفه زندگی و ارزشهای مسیحی و قوانین بورژوایی مانند ازدواج و خانواده و قناعت و اقتصاد مصرف پرداخت. وی اعتراف کرد که آنارشیسم فردگرایانه اش در سال 1931 تحت تاثیر سخنرانی زن مبارزی بنام “اما گلد اشتاین” صورت گرفت.


انتقاد اجتماعی، هنری میلر را در کنار نویسندگانی مانند نورمان میلر و آلن گینزبرگ قرارمی دهند. از 50 اثر میلر حدود 20 رمان او اتوبیوگرافیک هستند. اشاره می شود در نظامی که هرگونه مبارزه آزادیخواهان آنارشیستی و فردگرایانه را به اتهام کمونیستی یا تروریستی سرکوب می کند، اینگونه ادبیات می تواند یک کشف ادبی هنری استتیک بشمار آید، گرچه در بعضی از آثار او نشانه هایی از نیهلیسم و بی بندوباری و تحقیر زنان مشاهده می شود. 
در آثار میلر غیر از استتیک سوررئالیستی و فردگرایانه، از زبان استعاره ای و آهنگین و روانشناسانه و نیمه عرفانی و اروتیک و گروتسک و طنز نیز استفاده می شود. از جمله خوانندگان پرشور رمانهای اروتیک هنری میلر بعد از پایان جنگ جهانی دوم، سربازان مستقر آمریکایی در نقاط مختلف جهان بودند.


میلر فعالیت ادبی خودرا بخشی از سیستم ستیزی ضد امریکایی و مجروح کردن نرم های ادبی کلاسیک آنجا می دانست. وی مدعی بود که حدود 50 اثراش ضد تمدن صنعتی در قرن بیست هستند. میلر در سالهای مهاجرت در فرانسه شخصا با نویسندگان مهاجر دیگر امریکایی مانند لاورنس و دورال و آنا نیس آشنا شد و مدتی همسر آنا نیس بود.


بعدها نویسندگان مشهوری مانند جرج آوری و الیوت و ارنست یونگر به پشتیبانی از هنری میلر پرداختند. میلر خود را زیر تاثیر آثار نیچه و داستایوسکی و ساموئل بکت و سوررئالیستهای فرانسوی می دانست. تاثیر او را امروزه می توان روی نویسندگان و جریانات ادبی مشهوری مانند کروآپ و کینز برگ و نسل بیت و ادبیات زمان حال مشاهده نمود.


گروهی هم اینگونه ادبیات هنری میلر را یک نوع خودیابی استتیک نامیده اند. از جمله آثار او – دم عقرب – بهار سیاه – سفرنامه یونان – لبخند پای پله – دوستان جوانی – کابوس خنک شده- نامه های عشقی به برندا – هنر کتاب خواندن – گزارش سفری در امریکا – جفت گیری ثمربخش – جنون سالهای پیری – و عشق خنده شبها – هستند.


در رابطه با علاقه مندان رمانهای هنری میلر شعری وجود دارد به این مضمون .
جیب ام خالی،
نه پناهگاهی و نه امید،
با این وجود،
خوشبخت ترین انسان این جهان!