برهنگی بدون اروتیسم



لوسین میشائل فروید (به انگلیسی: Lucian Michael Freud) ‏(۸ دسامبر ۱۹۲۲ – ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۱) نقاش واقع‌گرای بریتانیایی متولد آلمان و یکی از برجسته‌ترین و جنجالی‌ترین نقاشان معاصر بود، که به‌ویژه به‌خاطر نقاشی‌هایش از پیکرهای برهنه شهرت دارد. وی نوهٔ زیگموند فروید روانکاو معروف بود.


لوسین فروید در سال ۱۹۲۲ میلادی در برلین به دنیا آمد. پدرش ارنست فروید، آرشیتکت و آخرین پسر زیگموند فروید روانکاو نامی اتریشی بود. با روی کار آمدن حزب نازی و در سال ۱۹۳۳، خانواده یهودی فروید به بریتانیا مهاجرت کردند. فروید در ۱۹۳۹ به تابعیت بریتانیا درآمد. او بیشترین سال‌های زندگی هنری‌اش را در محله پدینگتون لندن طی کرد.


فروید از همان سال‌های کودکی و نوجوانی خلق و نمایش آثارش در زمینه طراحی و نقاشی را آغاز کرد. در سال ۱۹۳۸ یکی از نقاشی‌های او برای نمایش در گالری پگی گوگنهایم لندن انتخاب شد. فروید که تحصیل کرده مدرسه مرکزی هنر لندن، مدرسه طراحی و نقاشی ایست آنگلیان و کالج گلدسمیت لندن بود، در ۲۱ سالگی در ۱۹۴۴ نخستین نمایشگاه فردی را برگزار کرد و خیلی زود مورد توجه منتقدان و دوستداران نقاشی قرار گرفت. فروید در نخستین آثارش تحت تأثیر مکتب سوررئالیسم و نقاشان آن سبک بود اما در سال‌های اولیه دهه ۱۹۵۰ اندک اندک به سمت رئالیسم گرایش پیدا کرد.

پس از جنگ جهانی دوم، او به فرانسه و یونان رفت و فعالیت‌هایش هنری‌اش را پی گرفت تا اینکه در ۱۹۴۸ به بریتانیا بازگشت و در مدرسه هنر اسلید به مدت ۱۰ سال مشغول به تدریس شد.

لوسین فروید دو بار ازدواج کرد که نخستین آن با کیتی، دختر مجسمه‌ساز مشهور جیکوب اپستین بود. زنی که سوژه یکی از مشهورترین آثار فروید است؛ «دختری با سگ سفید».

او در ۸۸ سالگی در پی یک بیماری نامشخص در خانه خود در لندن در گذشت.

سبک
فروید را در زمره بزرگترین نقاشان قرن بیستم می‌شناسند، نقاشی در سودای هنر مدرن که با گرایش به سوررئالیسم آغاز کرد ولی در دوران بلوغ هنری آثار استادانه‌اش در نقاشی پرتره و پیکرنگاری با بهترین نقاشی‌های استادان بزرگ هنر باروک هلند همچون رامبرانت قابل مقایسه است. برخلاف جریان‌های حاکم بر زمانه‌اش به هنر انتزاعی علاقه‌ای نشان نداد و مسیری بسیار منحصر به فرد را برای خود برگزید.

لوسین فروید نقاش پساانسانیت بود، به این معنا که در نقاشی‌های او خبری از سالاریِ انسان و درک انسان آنگونه که در انسان‌گرایی رنسانسی شاهد بودیم، نیست. توان استعلایی بسیار کمی در این پیکرها به چشم می‌خورد و به‌سختی می‌توان زیر توده‌های گوشت و پسِ لایه‌های پوست شخصیت‌های فروید، روحی و روانی دید. وی از مدل‌های حرفه‌ای استفاده نمی‌کرد و اغلب مدل‌های خودش را از میان دوستان و آشنایانش انتخاب می‌کرد.

بازار هنر
نقاشی‌های فروید در حراج‌های مختلف آثار هنری بسیار طرف توجه بود و یکی از نقاشی‌هایش از یک زن فربه برهنه در حالت خواب، در سال ۲۰۰۸ بیش از ۲۰ میلیون پوند به فروش رفت که در آن هنگام، رکوردی برای فروش آثار یک هنرمند در قید حیات به‌شمار می‌رفت.

علی امینی نجفی | منتقد هنری

«وقتی اثری می‌کشم، انگار این تنها اثری است که حالا نقاشی می‌کنم، و بیشتر از این، انگار این تنها اثری است که در عمرم نقاشی کرده‌ام، و از این هم بیشتر، انگار این تنها اثری است که در عالم نقاشی می‌شود.» – لوسین فروید

آفرینش هنری در کار لوسین فروید، نوه زیگموند فروید و یکی از بزرگترین نقاشان معاصر، روندی شاق و طولانی است.

او در کارگاه بسته‌ خود با تمرکز و حوصله و وسواسی بی‌مانند کار می‌کند. روزها و هفته‌ها و ماه‌ها یک کار را صیقل می‌دهد.

اثری که از زیر دست او بیرون می‌آید، به طرزی مرموز و نامحسوس، نشانی از کهولت و پیری را با خود دارد.

لوسین فروید در نقاشی مدرن موقعیتی یکه دارد، و احتمالا به خاطر همین جایگاه است که طرفداران (و البته خریداران) بیشمار پیدا کرده است.

بر خلاف رسم مألوف، سبک کار او در طول بیش از نیم قرن، مدام به واقعیت بیرونی نزدیک‌تر شده است.

امروزه پیشینه‌ سورئال او کمابیش فراموش می‌شود.

از یک دیدگاه می‌توان گفت که لوسین فروید هنر مدرن را به مسیری معکوس کشانده؛ این را بهتر از هر جا در آثاری می‌توان دید که به پیروی از پیش‌آهنگان مدرنیسم (مثلا پل سزان) کشیده است.

از کارهای لوسین فروید، در کنار چشم‌اندازها و نگاره‌های زندگی شهری در آثار قبلی، پرتره‌های او معروفیت بیشتری دارند، از چهره‌ها و اندام‌های برهنه.

اینجا نیز با رسم تازه‌ای روبرو هستیم: او از مدل‌های حرفه‌ای استفاده نمی‌کند؛ مدل‌های او اندام خودش، دوستان و آشنایان و نزدیکانش هستند.

فیگورهای عادی و آشنا را چنان رسم می‌کند که از دیدن آنها روی بوم به حیرت می‌افتیم، گویا هرگز بدنی برهنه ندیده‌ایم.

هیچ چشم تیزبین و هیچ دوربین دقیقی قادر نیست جسمیت یا “پیکرگونی” را با این قدرت و بی‌باکی ضبط کند.در فرو نهادن کشش جنسی، او از زیگموند فروید فاصله می‌گیرد. پدربزرگ هرچه عمیق‌تر و بی‌باک‌تر روح را می‌کاوید؛ اینک نوه با همان شور و شیدایی جسم را می‌کاود.

دهن‌کجی به آناتومی آکادمیک

قلم موی لوسین فروید تکه‌رنگ‌های گرم و تند و کدر را، با ضخامت و غلظتی شدید روی بوم می‌نشاند، تا زوایای یک پیکر برهنه را با تمام شحم و لحم اضافی آن مجسم کند.

در پیکرهای نرینه، و بیشتر در زنان فربه و گوشت‌آلود، رگ‌های سبز و آبی لای گوشت صورتی و قهوه‌ای می‌دوند، اضافه‌های چرک و چربی از لای چین و چروک بیرون می‌زند.

لوسین فروید با سرسختی و پشتکار تا مرز کالبدشکافی، در مدل خود نفوذ می‌کند.

او حقیقت رمزآلود و “فراواقعی” ماهیت انسانی را از خود واقعیت بیرون می‌کشد، درست برعکس فرانسیس بیکن. دوست او این کار را تنها با دستکاری و شقه کردن فیگورها انجام می‌داد.

برهنگی بدون اروتیسم

در سنت نقاشی مدرن، لوسین فروید را ادامه‌دهنده‌ گرایشی “ضداروتیک” دانسته‌اند.

بدن برهنه، دیگر با شهوت جنسی مترادف نیست، و از آن دورتر: عنصر نرینه و مادینه دیگر نشانه‌ کششی لذت‌بخش نیست، بلکه یک بار مزاحم است!

در ادامه‌ی منطقی همین رویکرد می‌توان به پدیده‌ای مرموز در کار فروید رسید: موتیف‌های واقعا اروتیک او برهنه نیستند.

در فرو نهادن کشش جنسی، او از نیای بزرگ خویش (زیگموند فروید) فاصله می‌گیرد، هرچند روش کار آنها یکی‌ است: پدربزرگ هرچه عمیق‌تر و بی‌باک‌تر روح را می‌کاوید، اینک نوه با همان شور و شیدایی جسم را می‌کاود.

از دیدگاهی دیگر، لوسین فروید سنت “زشت‌نگاری” فیگوراتیو را با جدیت ادامه داده است، که در مدرنیسم اروپایی برای خود جایی دارد: از تولوز لوترک و اکسپرسیونیست‌های دو دهه اول قرن بیستم، تا کار استنلی اسپنسر، نقاش بریتانیایی.

لوسین فروید در سال ۱۹۲۲ در برلین به دنیا آمد. با پیروزی فاشیسم (۱۹۳۳) به همراه خانواده از آلمان نازی به بریتانیا مهاجرت کرد.

آقای فروید از سال ۱۹۳۹ تبعه بریتانیاست و تا امروز در لندن زندگی می‌کند.

نمایشگاهی از آثار لوسین فروید با عنوان “آتلیه” تا ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۰ در مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو در پاریس دایر است.