وقتی همه می‌خوابیم، کجا میریم

جایزهٔ گرمی (به انگلیسی: Grammy Awards) (در اصل: جایزهٔ گرامافون) یا گرمی نام جایزه‌ای افتخاری است توسط آکادمی ملی علوم و هنرهای ضبط، که برای تشخیص دستاوردهای برجسته‌ای که به‌طور عمده در صنعت موسیقی زبان انگلیسی رخ داده اهدا می‌شود. مراسم سالانه اهدای جوایز با اجرای هنرمندان برجسته و اهدای جوایزی که محبوبیت بیشتری دارند همراه است. از بین سه مراسم بزرگ موسیقی جهان، گرمی بزرگ‌ترین آن‌ها است. به گمان بسیاری ارزش جایزهٔ گرمی برابر با جایزهٔ اُسکار در صنعت فیلم‌سازی و جایزهٔ اِمی در تلویزیون است.

اولین مراسم گرمی در ۴ مه ۱۹۵۹ برگزار شد. پس از مراسم سال ۲۰۱۱، آکادمی به بازنگری و بازسازی بسیاری از دسته‌بندی‌های جوایز پرداخت. ۵۸مین مراسم جایزه گرمی در ۱۵ فوریه ۲۰۱۶ در سالن استیپلز سنتر شهر لس آنجلس برگزار شد.


جایزه گرمی که به رسم یادبود به برندگان اهدا می‌شود، تندیس طلایی دست‌ساز یک گرامافون است که توسط بیلینگز آرت ورکز ساخته شده‌است.

تا سال ۲۰۰۶، برخلاف سایر جوایز دوره اهدای جوایز گرمی در تاریخ ۱ اکتبر آغاز شده و آلبوم‌ها و ترانه‌های انتخاب شده برای شرکت در گرمی سال بعد انتخاب می‌شوند. برای مثال آلبوم Double Fantasy از جان لنون و یوکو آنو در ۱۷ نوامبر ۱۹۸۰ ساخته شد، و ۱۶ روز دیرتر از جوایز گرمی سال ۱۹۸۱ ساخته شد؛ برای همین در جوایز گرمی سال ۱۹۸۲ نامزد شد و از قضا جایزه گرمی بهترین آلبوم سال را از آن خود کرد. این تاریخ چند ماه زودتر از تقویم اسکار بود و نتایج جالبی هم داشت. برای مثال فیلم ری در سال ۲۰۰۵ برنده جایزه اسکار بهترین صداگذاری شد اما برنده جایزه گرمی رده ۸۰ و رده ۸۱ (بهترین موسیقی متن فیلم) سال ۲۰۰۶ شد.


مراسم جایزهٔ گرمی دارای «چهار جایزهٔ اصلی» است که سبک‌بندی نشده‌اند:

آلبوم سال: به خواننده و تهیه‌کننده یک آلبوم اهدا می‌شود.
ضبط سال: به خواننده و تهیه‌کنندهٔ یک آهنگ اهدا می‌شود.
ترانهٔ سال: به ترانه‌سرا و آهنگ‌ساز یک آهنگ اهدا می‌شود.
بهترین هنرمند جدید: به بهترین هنرمندی که برای اولین بار در صنعت موسیقی اثری از خود به صورت رسمی منتشر می‌کند تعلق می‌گیرد.
جایزه‌های ویژه
این مراسم دارای ۵ جایزهٔ ویژه‌است:

جایزهٔ اسطوره: به هنرمند زنده‌ای که دارای تأثیر و نفوذ قابل توجه بر صنعت موسیقی باشد اهدا می‌شود.
یک عمر دستاورد هنری: به هنرمندی که در طول عمر هنری خود، دستاوردهای قابل توجهی داشته‌است.
جایزهٔ امنا
جایزه تالار مشاهیر گرمی
MusiCares Person of the Year

اکثر مراسم گرمی توسط سر جورج سالتی، رهبر ارکستر سمفونی شیکاگو، تا ۲۲ سال برگزار شده‌است. وی خودش برنده ۳۱ جایزه گرمی بوده، و تا قبل از مرگش در سال ۱۹۹۷، ۷۴ بار نامزد شده بود.

پت متنی و گروهش جمعاً ۱۷ جایزه گرمی را از آن خود کردند، که شامل هفت جایزه متوالی برای هفت آلبوم متوالی بوده‌است. رکورد متنی تا سال ۲۰۰۵ برای برنده شدن جایزه گرمی در رده‌های متفاوت نگه داشته شد:

بهترین اجرای جاز فیوژن (۱۹۸۳، ۱۹۸۴، ۱۹۸۵، ۱۹۸۸، ۱۹۹۰)
بهترین قطعه سازی (۱۹۹۱)
بهترین اجرای زنده جاز/آلبوم (۱۹۹۳، ۱۹۹۴، ۱۹۹۶، ۱۹۹۹، ۲۰۰۳، ۲۰۰۵)
بهترین اجرای ساز جاز، انفرادی یا گروهی (۱۹۹۸، ۲۰۰۰)
بهترین اجرای ساز راک (۱۹۹۹)
بهترین ساز جاز انفرادی (۲۰۰۱)
هال بلین برنده شش جایزه متوالی بود که به عنوان رکورد سال مشخص شد:

۱۹۶۶ Herb Alpert & the Tijuana Brass – “A Taste of Honey»
۱۹۶۷ Frank Sinatra – “Strangers in the Night»
۱۹۶۸ 5th Dimension – “Up, Up and Away»
۱۹۶۹ Simon & Garfunkel – “Mrs. Robinson»
۱۹۷۰ 5th Dimension – “Aquarius/Let the Sunshine In»
۱۹۷۱ Simon & Garfunkel – “Bridge Over Troubled Water»
آلیسون کراس ۲۰ جایزه گرمی را برای خود برد، بیشتر از هر خواننده زن و کانتری دیگر. وی تاکنون همواره در رده هفتم فهرست برندگان بوده‌است.

هنرمند موتاون، استیو واندر برنده ۲۴ جایزه بوده که ۱۲تای آن‌ها را در دهه ۱۹۷۰ برده‌است. سه تای آن‌ها هم برای آلبوم سال برای سه آلبوم متوالی وی بودند.

رهبر افسانه‌ای اپرا لئونتین پرایس برنده ۱۸ جایزه بوده‌است.

خواننده سول و R&B آرتا فرانکلین کلاً ۱۸ جایزه برد که ۱۱تای آن‌ها مربوط به بهترین اجرای وکال R&B زن بودند و ۸تای آن‌ها به صورت متوالی (۸ جایزه اول گرمی) بود:

۱۹۶۸ – “Respect”
۱۹۶۹ – «Chain of Fools»
۱۹۷۰ – «Share Your Love With Me»
۱۹۷۱ – «Don’t Play That Song»
۱۹۷۲ – «Bridge Over Troubled Water»
۱۹۷۳ – Young, Gifted, and Black
۱۹۷۴ – «Master of Eyes»
۱۹۷۵ – «Ain’t Nothing Like The Real Thing»
۱۹۸۲ – «Hold On, I’m Comin’»
۱۹۸۶ – «Freeway of Love»
۱۹۸۸ – Aretha
کریستوفر کراس تنها خواننده‌ای بود که «چهار جایزه بزرگ» را در یک شب از آن خود کرد (ضبط سال، آلبوم سال، ترانه سال و بهترین هنرمند جدید). از طرفی دیگر، نورا جونز هم ضبط سال، آلبوم سال، و بهترین هنرمند جدید را برنده شد و در آن سال نوازندهٔ گیتار او، جس هریس برنده ترانه سال برای ‘Don’t Know Why’ شد. علی‌رغم اینکه نورا جونز آن ترانه را خوانده بود برنده آن نشد، زیرا آن جایزه ترانه‌ساز است.

بلا فلک بیشتر از تمام خوانندگان دیگر نامزد جایزه‌های گرمی در رده‌های مختلف شده‌است، یعنی کانتری، پاپ، جاز، بلوگراس، کلاسیک و سخنرانی، و تصنیف و اقتباس.

کریستینا اگیلرا جوان‌ترین فرد برنده جوایز بوده‌است. در سال ۲۰۰۰ برنده جایزه گرمی بهترین هنرمند جدید شد. در آن موقع ۱۹ ساله بود و تاکنون برنده سه جایزه گرمی بوده‌است.

جس استون جوان‌ترین فرد نامزد شده جوایز بوده‌است. در سال ۲۰۰۵ نامزد جایزه گرمی بهترین هنرمند جدید، بهترین اجرای پاپ وکال زن و بهترین آلبوم پاپ وکال شد ولی در هیچ‌کدام برنده نشد. در آن موقع ۱۷ ساله بود.

یوتو بیش از هر گروه راک دیگر برنده جایزه گرمی شد. تا امروز آن‌ها برنده ۲۲ جایزه شده‌اند. آن‌ها دو بار برنده بهترین آلبوم سال، دو بار برنده بهترین ضبط سال، دو بار بهترین ترانهٔ سال و دو بار بهترین آلبوم راک سال شدند.



در طول تاریخ جوایز گرمی، رکوردهای بسیار قابل توجهی ثبت شده است. این صفحه فقط شامل جوایز رقابتی است که توسط هنرمندان مختلف کسب شده است می باشد. این صفحه شامل جوایز ویژه مختلف همانند جایزه یک عمر دستاورد موسیقی، جایزه امانت داری، جایزه فنی یا جایزه اسطوره که توسط آکادمی ملی علوم و هنرهای ضبط اهدا می‌شود نیست. اگر چه این صفحه شامل دیگر هنرمندان غیراجرایی می‌شود (شناخته شده به عنوان هنرمندان عرصه هنر و صنعت) که جوایز گرمی شان به هنرمند مربوطه اهدا شده است.

تمامی رکوردها مطابق تا ۵۸مین مراسم جایزه گرمی هستند.


جوایز
بیشترین تعداد برنده جایزه گرمی
رکورد بیشترین تعداد برنده جایزه گرمی در طول تاریخ در دست سر گئورگ سالتی است، رهبر ارکستر مجارستانی-بریتانیایی که ارکستر سمفونی شیکاگو را به مدت ۲۲ سال اداره کرد. او در کل ۳۱ جایزه گرمی رقابتی خارج از ۷۴ باری که نامزد شده است کسب کرده است. همچنین وی در سال ۱۹۹۶ جایزه گرمی یک عمر دستاورد را کسب نمود.

رتبه هنرمند جوایز
۱ گئورگ سالتی ۳۱
۲ کوئینسی جونز ۲۷
الیسون کراوس
۴ پیر بولز ۲۶
۵ ولادیمیر هوروویتس ۲۵
۶ جان ویلیامز ۲۲
استیوی واندر
U2
چیک کوریا
۱۰ کانیه وست ۲۱
جی زی
۱۲ وینس گیل ۲۰
هنری مانچینی
پت متنی
بروس اسپرینگستین
ال اشمیت
بیانسه


بیشترین تعداد برنده جایزه گرمی توسط هنرمند مرد
سر گئورگ سالتی در کل ۳۱ جایزه گرمی کسب کرده است.

رتبه هنرمند جوایز
۱ گئورگ سالتی ۳۱
۲ کوئینسی جونز ۲۷
۳ پیر بولز ۲۶
۴ ولادیمیر هوروویتس ۲۵
۵ استیوی واندر ۲۲
چیک کوریا
جان ویلیامز
۸ کانیه وست ۲۱
جی زی
۱۰ وینس گیل ۲۰
هنری مانچینی
پت متنی
بروس اسپرینگستین
ال اشمیت
۱۵ جیمی استر ۱۸
پل مک‌کارتنی مایکل جکسون تونی بنت
۱۸ ری چارلز ۱۷
اریک کلپتون
یو-یو ما
۲۱ لئونارد برنستاین ۱۶
استینگ


بیشترین تعداد برنده جایزه گرمی توسط هنرمند زن
رتبه هنرمند جوایز
۱ الیسون کراوس ۲۷
۲ بیانسه ۲۰
۳ آرتا فرانکلین ۱۸
۴ آلیشا کیز ۱۵
۵ الا فیتزجرالد ۱۳
لئونتاین پرایس
امیلو هریس
۸ شرلی سزار ۱۱
۹ ادل ۱۰
چاکا کان
بانی ریت
لیندا رانستد
تیلور سوئیفت
سی سی وینانس
۱۵ مری جی. بلایژ ۹
ناتالی کول
شریل کرو
نورا جونز


بیشترین تعداد برنده جایزه گرمی توسط یک گروه
U2 رکورد بیشترین تعداد برنده جایزه گرمی توسط یک گروه را در دست دارد. آن ها تاکنون ۲۲ جایزه گرمی برنده شده اند.

رتبه هنرمندان جوایز
۱ U2 ۲۲
۲ آلیسون کراوس و یونیون استیشن ۱۴
۳ دیکسی چیکس ۱۳
۴ فو فایترز ۱۱
۵ پت متنی گروپ ۱۰
۶ د منهتن ترنسفر ۹
متالیکا
۷ د بلک وود برادرز ۸
سانتانا
تیک ۶
بیتلز
۱۱ کلدپلی ۷
کنتاکی تاندر
لیدی آنتبلوم
سایمون و گارفانکل
۱۵ د فیف دایمنشن ۶
بلک آید پیز
د چیفتنز
ایگلز
ارت، ویند اند فایر
آوت کاست
پلیس
رد هات چیلی پپرز
دفت پانک


بیشترین تعداد برنده جایزه گرمی توسط یک آهنگساز
رتبه آهنگساز جوایز
۱ کوئینسی جونز ۲۷
۲ کانیه وست ۲۱
۳ دیوید فاستر ۱۶
۴ استیون اپستاین ۱۴
فیل رامون
۵ تی بون برنت ۱۳
رابرت وودز
دیوید فراست
۹ جی دیوید ساکس ۱۲
۱۰ اریف ماردین ۱۱


بیشترین تعداد برنده جایزه گرمی توسط یک مهندس یا میکسر
ال اشمیت با ۲۳ جایزه بیشتر از هر مهندس یا میکسری جایزه گرمی را برده است.

جوانترین برنده ها
خواهران پیزال جوانترین برنده های جایزه گرمی هستند. آن ها که هنرمند اصلی موسیقی متن فیلم ای برادر، کجایی؟ بودند برنده جایزه آلبوم سال در سال ۲۰۰۲ شدند. لیان رایمز جوانترین برنده انفرادی است. او در حالی که ۱۴ سال داشت، دو جایزه در سال ۱۹۹۷ برای اولین بار برنده شد. همچنین او اولین هنرمند موسیقی کانتری است که جایزه بهترین هنرمند جدید را برنده شده است.

رتبه سن هنرمند
۱ ۷ سال لی پیزال
۲ ۹ سال هانا پیزال
۳ ۱۳ سال سارا پیزال
۴ ۱۴ سال و ۱۸۲ روز لیان رایمز
۵ ۱۴ سال و ۳۱۳ روز لوئیس میگوئل
۶ ۱۷ سال و ۸۱ روز لرد
۷ ۱۸ سال و ۱۲۳ روز مونیکا
۸ ۱۹ سال و ۶۷ روز کریستینا آگیلرا
۹ ۱۹ سال و ۱۱۲ روز لاتیویا رابرتسون
۱۰ ۱۹ سال و ۱۵۰ روز الیسون کراوس


جوانترین هنرمندانی که جایزه آلبوم سال را برده‌اند
رتبه سن هنرمند
۱ ۲۰ سال و ۴۹ روز تیلور سوئیفت
۲ ۲۱ سال و ۲۴۲ روز آلانیس موریست
۳ ۲۲ سال و ۱۸ روز باربارا استرایسند
۴ ۲۳ سال و ۲۷۴ روز لارین هیل
۵ ۲۳ سال و ۲۸۳ روز ادل
۶ ۲۳ سال و ۲۹۳ روز استیوی واندر
۷ ۲۳ سال و ۳۳۰ روز نورا جونز

پیرترین برنده ها
پاینتاپ پرکینز پیرترین کسی است که تا به حال برنده جایزه گرمی شده است. در سال ۲۰۱۱ او در سن ۹۷ سالگی برنده جایزه بهترین آلبوم بلوز سنتی برای آلبوم همیشه با هم شد.

رتبه سن هنرمند
۱ ۹۷ سال و ۲۲۱ روز پاینتاپ پرکینز
۲ ۹۵ سال و ۳۱ روز جرج برنز
۳ ۹۱ سال و ۱۳۷ روز جیمی کارتر
۴ ۹۰ سال و ۵۲ روز الیزابت کاتن
۵ ۹۰ سال و ۲۶ روز بتی وایت

پرافتخارترین آلبوم‌ها
آلبوم فوق العاده از گروه سانتانا و آلبوم چگونه یک بمب اتمی را خنثی کنیم از گروه U2 با بردن ۹ جایزه رکوردداران پرافتخارترین آلبوم‌ها هستند. فوق العاده ۹ جایزه در سال ۲۰۰۰ برنده شد و چگونه یک بمب اتمی را خنثی کنیم سه جایزه در سال ۲۰۰۵ و بعد در سال ۲۰۰۶، ۶ جایزه دیگر برنده شد که در کل ۹ جایزه به آلبوم داده شد.

رتبه آلبوم‌ها و هنرمندان جوایز
۱ چگونه یک بمب اتمی را خنثی کنیم – U2 ۹
فوق العاده – سانتانا
۲ با من بیا – نورا جونز ۸
نابغه عاشق هم صحبتی است – ری چارلز
تریلر – مایکل جکسون
۶ تمام چیزهایی که نمی‌توانی پشت سر بگذاری – U2 ۷
۷ ۲۱ – ادل ۶
بازگشت به همسایگی – کوئینسی جونز
بازگشت به سیاهی – ایمی واینهاوس
بلوپرینت ۳ – جی زی
پل بر روی آبهای خروشان – سایمون و گارفانکل
شن‌های برجسته – رابرت پلنت و الیسون کراوس
بازگشت راجر میلر – راجر میلر
پیمودن راه دراز – دیکسی چیکس
To Pimp a Butterfly – کندریک لامار
توتو ۴ – توتو
فراموش نشدنی… با عشق – ناتالی کول
آنپلاگد – اریک کلپتون


بیشترین تعداد برنده جایزه آلبوم سال
رکورد بیشترین تعداد برنده جایزه آلبوم سال سه است. سه خواننده، سه آهنگساز و یک مهندس مستر این جایزه را سه بار برده اند.

سال برنده شدن جایزه سوم نام آلبوم ها هنرمند/آهنگساز
۱۹۶۷ بیا با من برقص!
سپتامبر سال های من

یک مرد و موسیقی او

فرانک سیناترا
۱۹۷۷ تصورات درونی
اولین بخش آخر فولفیلینگنس

آهنگ‌ها در کلید زندگی

استیوی واندر
۱۹۸۷ پل بر روی آبهای خروشان
هنوز دیوانه بعد از تمام این سال ها

گریس لند

پل سایمون
۱۹۹۷ فراموش نشدنی… با عشق
بادیگارد (موسیقی متن)

افتادن در دام تو

دیوید فاستر
۲۰۰۵ هنوز دیوانه بعد از تمام این سال ها
خیابان ۵۲ام

نابغه عاشق هم صحبتی است

فیل رامون
۲۰۰۶ درخت جاشوا
زمان استراحت ذهن

چگونه یک بمب اتمی را خنثی کنیم

دنیل لنوا
۲۰۱۵ بابل
حافظه‌های تصادفی

فاز صبح

باب لودویگ

روح این جامعه تکه‌ پاره شد، از اینجا به بعد آرام آرام تباه می‌شود

باب دیلَن (به انگلیسی: Bob Dylan) (با نام کامل رابرت آلن زیمرمن Robert Allen Zimmerman زاده ۲۴ مه ۱۹۴۱ در دولوث، مینه‌سوتا)، خواننده، آهنگساز، شاعر، و نویسندهٔ آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۶است. وی که در سبک موسیقی بومی آمریکا به فعالیت می‌پرداخت، در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی به سبک راک روی آورد و اشعار عاشقانهٔ راک اند رول روز را با اشعار ادبی و روشنفکرانهٔ کلاسیک در هم آمیخت. دیلن در پدیدار شدن سبکی در موسیقی به نام راک بومی (Folk Rock) در اواسط دههٔ شصت بسیار تأثیرگذار بود و به شکسپیر هم‌نسلان خود شهرت یافت. بعضی از کارهای دیلن به عنوان سرود جنبش‌های اجتماعیِ دههٔ ۶۰ مطرح شده‌است. دیلن در پنج دهه اخیر در موسیقی آمریکا به عنوان یک پدیده مطرح بوده و یکی از تأثیرگذارترین چهره‌ها در موسیقی معاصر آمریکا به حساب می‌آید.

باب دیلن سال ۲۰۱۶ جایزه نوبل ادبیات را به خاطر آفرینش بیانی تازه در ترانه‌سرایی آمریکا دریافت کرد که موجی از واکنش‌های مثبت و منفی را دربرداشت.

باب دیلن و جُون بایز در راهپیمایی به سوی واشینگتن برای کار و آزادی به تاریخ ۲۸ اوت ۱۹۶۳ میلادی

زندگی
رابرت آلن زیمرمن در ۲۴ مه ۱۹۴۱ در بیمارستان سنت‌ماری شهر دلوث، مینه‌سوتا به دنیا آمد. وی به خانواده یهودی از طبقه متوسط جامعه تعلق داشت. در سال ۱۹۴۷ به علت آن که پدر شغلش را از دست داد، به هیبینگ، مینه‌سوتا نقل مکان کردند. در دهه ۱۹۵۰ باب، مثل بسیاری از کودکان و نوجوانان آمریکایی از طریق وسیله ارتباطی جدیدی که رادیو ترانزیستوری نام داشت، عاشق موسیقی شد. او در نوجوانی زادگاه خود را ترک کرد و برای اینکه دیگر با گذشته‌اش ارتباطی نداشته‌باشد, نام خود را نیز تغییر داد. معروف است که او نام هنری خود را از نام شاعر اهل ولز بریتانیا، دیلن تامس گرفته‌است.

باب دیلن یکی از تأثیرگذارترین چهره‌ها در موسیقی معاصر آمریکا بوده‌است. ترانه معروف او «چون یک خانه‌به‌دوش» توسط مجله رولینگ استون به عنوان برترین ترانه تمام زمان‌ها انتخاب شد.

برخی از ترانه‌های او توسط بسیاری از خوانندگان مشهور بازخوانی شده‌است که از جمله آن‌ها می‌توان به «کوبیدن بر در بهشت» که توسط گروه گانز ان روزز اجرا شد و «در مسیر برج دیده‌بانی» که توسط جیمی هندریکس اجرا شد، اشاره کرد. مارتین اسکورسیزی فیلم مستند «راهی به خانه نیست» را در مورد باب دیلن ساخته‌است. همچنین فیلم «من آنجا نیستم» ساخته تاد هینز برگرفته از زندگی این هنرمند است.

او به خاطر ترانه‌های نغز و پرمفهومش بارها نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شده که در نهایت سال ۲۰۱۶ این جایزه را کسب نموده‌است. دیلن یک گیاه‌خوار نیز هست.

اعتراض و آن روی سکه

در می ۱۹۶۳، وجههٔ سیاسی دیلن با حضور و تمرین در اد سولیوان شو افزایش یافت، دیلن توسط «رئیس برنامه‌های تمرینی» سی‌بی‌اس متوجه شده بود که آهنگی که برنامه داشت اجرایش کند، حرف‌های پارانوئید جان بریچ، به‌طور بالقوه برای بنیاد جان بریچ توهین‌آمیز است. دیلن نیز به دلیل تن ندادن به سانسور از اجرای این آهنگ صرف‌نظر کرد. تا این زمان، دیلن و جوآن بائز هر دور از اعضای برجسته جنبش حقوق مدنی بودند و با یکدیگر در راه‌پیمائی در واشینگتن در ۲۸ اوت ۱۹۶۳ خوانده بودند. آلبوم سوم دیلن، زمانه در تغییر است، بازگوکنندهٔ وجه سیاسی و بدبینانه دیلن بود. آهنگ‌ها غالباً به موضوعات روز و داستان‌های دنیای واقعی اختصاص داشت، «تنها بازیچه‌ای در دست آنها» به قتل فعال حقوق مدنی مدگار اورز؛ و آهنگ برشتی مرگ ملالت‌بار هتی کرول به مرگ کارگر سیاه‌پوست میخانه هتی کرول توسط ویلیام زاتزینگر سفیدپوست و معروف اشاره می‌کرد. در معنایی عام‌تر آهنگ‌های شعر هولیس براون و نورث کانتری بلوز به باروری ناامیدکننده جوامع کشاورزی و کارگری اشاره می‌کرد. این‌گونه تم‌های سیاسی در این آلبوم با دو آهنگ عاشقانه به نام‌های «چکمه‌های چرمی اسپانیایی» و «از آن صبح‌های پشیمانی» همراه بود.

باب دیلن و جُون بایز در حال اجرای ترانه‌ای در راهپیمایی به سوی واشینگتن برای کار و آزادی به تاریخ ۲۸ اوت ۱۹۶۳ میلادی.
در پایان سال ۱۹۶۳ دیلن احساس می‌کرد که توسط جریان‌های ملی فرهنگی و اعتراضی احاطه شده‌است. این احساس زمانی خودش را به‌طور عمومی نشان داد که بلافاصله بعد از قتل جان اف. کندی، جایزه تام پین را از کمیته آزادی‌های مدنیِ ضروری و ملی دریافت کرد، دیلن از خود بی‌خود شده بلافاصله نقش کمیته را زیر سؤال برد و اعضای آن را پیر و طاس خواند و ادعا کرد ردی از خودش (و همه) در قتل کندی توسط لی هاروی اسوالد می‌بیند.

آلبوم روی دیگر باب دیلن در یک بعد از ظهر ماه ژوئن در ۱۹۶۴ ضبط شد و حال و هوای سبک تری نسبت به آلبوم قبلی داشت. وجه سوررئال و فکاهی دیلن دوباره در آهنگ‌های «آزاد خواهم بود شماره ۱۰” و “کابوس دیوانه موتور» ظاهر شده بود. حادثه اسپانیایی هارلم و به رامُنا آهنگ‌هایی رمانتیک بودند، درحالی که دلتنگی‌های زاغ سیاه و باورت نمی‌کنم (اون جوری رفتار می‌کنه انگار همو اصلاً ندیدیم) نوید چیرگی راک‌اندرول بر موسیقی دیلن را می‌دادند. اونی که می‌خواهی من نیستم عزیز، که ظاهراً دربارهٔ پشت‌پا زدن به عشق است، به عنوان پشت‌پازدن دیلن به اعتبار و اعتمادی است که بدست آورده بود. جهت‌گیری جدید او در دو آهنگ طولانی نمایان شد: آهنگ امپرسیونیستی زنگ‌های آزادی که المان‌های تفسیر اجتماعی‌اش را علیه چشم‌انداز استعاره‌ای متراکمی، که بعدها توسط آلن گینزبرگ صورت‌بندی شد قرار می‌داد و به‌سان زنجیرهای تصاویر براق و روزگار گذشته من که به سادگی و جدیت آهنگ‌های موضوعی گذشته خودش حمله می‌کرد و به نظر می‌رسید که پیش‌بینی‌ای بود برای واکنش شدید او به مواجهه‌اش با شهرت قبلی‌اش و مسیر تازه‌ای که در پیش گرفته بود.

در نیمه دوم سال ۱۹۶۴ و سال ۱۹۶۵ ظاهر دیلن و سبک موسیقی‌اش به سرعت تغییر کرد، همان‌طور که از آهنگ‌هایی پیشرو با مضامین معاصر و مایه‌های بومی به سمت فولک-راک موسیقی پاپ رفت. جین‌های ژولیده و تی‌شرت‌های کهنه‌ای که می‌پوشید با لباس‌های خیابان کارنابی، عینک آفتابی‌های روز یا شب و «چکمه‌های بیتلزی» نوک‌دار عوض شد. یک گزارشگر لندنی نوشت: «موهایی با لبه‌های شانه‌خورده. یک تی‌شرت با طرح‌های شلوغ که نورش از لامپهای نئونی میدان لستر هم بیشتر است. او شبیه یک طوطی سوءتغذیه‌گرفته شده.» دیلن همچنین به‌طور فزاینده و عجیبی در مصاحبه‌هایش مشاجره می‌کرد. در شوی تلویزیونی لس کرین ظاهر شد و دربارهٔ فیلمی که قرار بود در آن بازی کند مورد سؤال قرار گرفت و به کرین گفت که احتمالاً یک فیلم کابویی ترسناک باشد. وقتی از او پرسیدند که آیا قرار است نقش کابوی را بازی کند در جواب گفت: «نه، من نقش مادرم را بازی می‌کنم.»

آثار
او در سال ۱۹۸۲ به تالار مشاهیر ترانه‌سرایان و در سال ۱۹۸۸ به تالار مشاهیر راک اند رول راه یافت. برخی آلبوم‌ها و تک‌ترانه‌های او نظیر بزرگراه ۶۱ دیدار دوباره، بلوند بر بلوند، آقای تمبورین من، چون یک خانه‌به‌دوش و دمیدن در باد در تالار مشاهیر گرمی قرار گرفته‌اند. در سال ۲۰۰۸ دیلن جایزه ویژه پولیتزر را برای «تأثیر ژرفی که با آفرینش اشعاری با قدرت شاعرانه فوق‌العاده بر موسیقی عامه‌پسند و فرهنگ آمریکا گذاشت» به دست آورد.

مهارت کلامی، شوخ‌طبعی، تفسیر شرایط اجتماعی، کاربرد ماهرانه قافیه و استعاره از ویژگی‌های بارز اشعار دیلن است. او نه تنها بر موسیقی‌دانان بلکه بر نویسندگانی نظیر آلن گینزبرگ و جویس کرول اوتس نیز تأثیر عمیقی گذاشته‌است.
آهنگ کوبیدن بر در بهشت از کارهای غمناک و زیبای باب دیلن است، شرح‌حال فردی نظامی که از عنوان و وظیفه‌اش که کشتار است خسته شده‌است. بعد از انتشار این آهنگ توسط باب دیلن خواننده‌های متعددی از جمله گروه گانز ان رزز، این آهنگ را بازخوانی کرده‌اند.∗

هنرهای دیگر
باب دیلن طراح و نقاش نیز هست. کتاب «طرح‌های توخالی» (Drawn Blank) دیلن را رندوم هاوس در سال ۱۹۹۴ منتشر کرد و در سال ۲۰۰۷ برخی از آثارش در نمایشگاهی در آلمان در کنار آثار نقاشان بزرگ اروپا از جمله پیکاسو به نمایش درآمد.

جایزه نوبل
او به تماس‌های مکرر مسئولان جوایز نوبل پاسخ نداده و مسئولان نوبل می‌گویند که تلاش خود را برای پیدا کردن باب دیلن، خواننده و ترانه‌سرای آمریکایی که امسال برنده نوبل ادبیات شده متوقف کرده‌اند. اعطای جایزه نوبل ادبیات به باب دیلن تعجب بسیاری را برانگیخت. اما از آن زمان باب دیلن هیچ واکنشی از خود نشان نداده‌است. بلافاصله پس از آنکه نام این خواننده-آهنگساز ۷۵ ساله به عنوان برنده نوبل اعلام شد، او در لاس وگاس به روی صحنه رفت اما هیچ اشاره‌ای به این جایزه نکرد.
در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۶ تنها اشاره جزیی که به عنوان «برنده جایزه نوبل ادبی» در یک مقاله مربوط به نقد کتابش در وبسایت رسمی باب دیلن وجود داشت به توصیه او از وبسایتش پاک شد تا هیچ اشاره‌ای به این جایزه در وبسایت او نباشد.
در ۲۵ اکتبر ۲۰۱۶ آکادمی ویژه نوبل در سوئد بار دیگر اعلام کرد که هنوز هم موفق به تماس با ترانه‌سرای نامدار نشده‌است. دبیرخانه نوبل گفت که تاکنون به هیچ ایمیلی جواب داده نشده و در تلفن پیام «این شماره دیگر معتبر نیست» شنیده می‌شود.
در ۲۷ اکتبر ۲۰۱۶ روزنامه «نیویورک تایمز» در مقاله‌ای بی‌تفاوتی مطلق باب دیلن نسبت به جایزه ادبی نوبل را «برخوردی سارتری» ارزیابی کرده‌است. ژان پل سارتر، نویسنده نامدار فرانسوی، در سال ۱۹۶۴ جایزه ادبی نوبل را رد کرد. فیلسوف نامدار در اطلاعیه‌ای توضیح داد نمی‌تواند بزرگترین جایزه عالم ادبیات را قبول کند، زیرا عقیده دارد که یک نویسنده نباید تحت‌تأثیر نهادهای فرهنگی و سیاسی قرار گیرد. به گفته نویسنده «نیویورک تایمز»، باب دیلن حتی یک قدم از فیلسوف اگزیستانسیالیست فراتر گذاشته، زیرا نه تنها جایزه را رد کرده، بلکه عملاً آن را نادیده گرفته و این‌گونه آن را مطلقاً بی‌اهمیت تلقی کرده‌است. نویسنده نیویورک تایمز تأکید می‌کند که شاید باب دیلن از معنای و بار فلسفی اقدام خود بی‌خبر باشد، اما این از اهمیت «واکنش» او نمی‌کاهد.
در ۲۸ اکتبر ۲۰۱۶ باب دیلن بالاخره بعد از چندین روز سکوت، اعلام کرد جایزه نوبل ادبیات را می‌پذیرد و برای دریافت آن شخصاً به اروپا سفر خواهد کرد. او گفت خبر اهدای جایزه نوبل ادبیات به او، زبانش را بند آورده بوده‌است.
در ۱۶ نوامبر ۲۰۱۶ آکادمی سوئد اعلام کرده که باب دیلن ماه آینده شخصاً برای گرفتن جایزه نوبل به استکهلم نخواهد رفت. این آکادمی گفت که دیلن، برنده نوبل ادبیات امسال در «نامه‌ای شخصی» اعلام کرده به علت «تعهدات از پیش تعیین شده» برایش مقدور نیست که در مراسم اهدای جایزه حضور یابد.
در روز ۱۰ دسامبر ۲۰۱۶ آزیتا راجی سفیر آمریکا در سوئد متن سخنرانی و پیام تشکری را که باب دیلن نوشته بود در غیاب وی در جریان مراسم اعطای جایزه نوبل قرائت کرد.


جستارهای وابسته
چون یک خانه‌به‌دوش
تام پتی اند د هارت‌بریکرز
ترَولینگ ویلبریز
زمانه در تغییر است

اپرای سه‌پولی

اپرای سه‌پولی (Die Dreigroschenoper) نمایش موزیکالی اثر برتولت برشت است که توسط درام‌نویس آلمانی، الیزابت هاوپتمن و بر اساس ترجمه‌ای از اپرای باله جان گی به نام اپرای گدایان و با موسیقی کورت وایل و ترانه‌های فرانسوا ویون و رودیارد کیپلینگ به اجرا درآمد. این اثر، نقدی سوسیالیستی بر جهان سرمایه‌داری است. آغاز نمایش آن، ۳۱ اوت ۱۹۲۸ در برلین است. از این اثر به عنوان یکی از آثار مهم و تأثیرگذار بر جنبش نوگرایی در هنر، یاد می‌شود.

شب دگرگون

شب دگرگون (به آلمانی: Verklärte Nacht) اُپوس ۴، یک شش‌نوازی زهی در یک موومان اثر آرنولد شونبرگ است که آن را در ۱۸۹۹ تصنیف کرده‌است. شونبرگ این اثر را تنها در مدت سه هفته نوشته و متقدم‌ترین اثرِ بااهمیتِ او محسوب می‌شود. او این قطعه را با الهام از شعری به همین نام اثر ریشارد دِمِل و احساسات قوی خود به خواهرِ استادش الکساندر فن تسملینسکی، کسی که بعدها با او ازدواج کرد، ساخته‌است. این موومان را می‌توان به پنج بخشِ مجزا تقسیم کرد که این به پنج‌بخشیِ بودن شعرِ دِمِل برمی‌گردد. بااین‌همه، هیچ معیار خاص دیگری برای تقسیم‌بندی این موومان وجود ندارد. این اثر یکی از آثار الهام‌بخش جنبش نوگرایی در سدهٔ بیستم بوده‌است.

تک‌چهرهٔ آرنولد شونبرگ، اثر اگون شیله، ۱۹۱۷

زمان، مکان، بدن اجراکننده

پرفورمنس آرت یا نمایش اجرامحور (به انگلیسی: Performance Art) را به فارسی هنر اجرا یا هنر نمایشگون ترجمه کرده‌اند و هنریست مرتبط با دیگر رشته‌های هنری که برای بینندگانی اجرا می‌شود. این اجرا می‌تواند از پیش نوشته شده یا فی البداهه، تصادفی یا کاملاً هماهنگ شده باشد؛ ذاتی و خود جوش یا دقیق از پیش طراحی شده، همراه با شرکت بینندگان یا بدون حضور آن‌ها باشد. همچنین اجرا می‌تواند به صورت زنده یا از طریق رسانه به نمایش درآید. در واقع می‌تواند هر موقعیتی را که دارای چهار عنصر پایه‌ای: زمان، مکان، بدن اجراکننده یا حضور رسانه‌ای آن و رابطهٔ میان اجراکننده و بیننده است، شامل شود. این هنر می‌تواند هرجایی اجرا شود، در هر محل یا با هر تنظیمات و هر مدت زمانی. حرکات و اعمال یک شخص یا یک گروه در یک جای خاص و زمان خاص کار را شکل می‌دهند. این هنر در دههٔ شصت میلادی از دل هنرهای تجسمی بیرون آمد اما غالباً آن را به هنرهای نمایشی نزدیک می‌دانند، هرچند بسیاری از اجراگران به تمایز قاطع هنر اجرا بر هنر نمایشی اصرار دارند.

هنر اجرا گونه‌ای هنر است که عناصر تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی را با هم ترکیب می‌کند. هنر اجرا با رخداد، مرتبط است و اغلب به صورت مترادف با یکدیگر به کار می‌روند؛ ولی هنر اجرا معمولاً برنامه‌ریزی دقیق‌تری دارد و عموماً تماشاگران را در اجرا دخالت نمی‌دهد.

هنر اجرا هنر زنده نیز نامیده می‌شود و اغلب دارای محتوای سیاسی، اجتماعی و فلسفی است و با هنر مفهومی پیوند نزدیک دارد.

Heather Sheehan

Heather Sheehan

Website

هنر تن‌کامه

هنر تن‌کامه یا هنر اروتیک (به انگلیسی: Erotic art)، هر گونه اثر هنری است که به منظور برانگیختن شهوت جنسی یا به قصد توصیف صحنه‌های عشق بازی خلق گردیده‌است. این قبیل آثار هنری می‌توانند شامل: نقاشی، قلمزنی، نگارگری، مجسمه سازی، عکاسی، موسیقی و حتی نویسندگی باشند.

تعریف

از آنجا که هم تجارب ادراکی منجر به برانگیختگی شهوت و هم تعاریف مربوط به هنر، دائماً در حال نوسان هستند، ارائهٔ یک تعریف مشخص از هنر اروتیک، تا حدود زیادی دشوار است. به عنوان نمونه ساختن مجسمه از آلت تناسلی مرد، در برخی از فرهنگ‌های آفریقایی ممکن است به عنوان یک نماد و سمبل سنتی از اقتدار و توانمندی در نظر گرفته شود و هیچگونه وابستگی و ارتباطی با عشق شهوانی نداشته باشد.

علاوه بر این، اغلب تمایز میان دو مقولهٔ هنر اروتیک و پورنوگرافی نیز آسان نیست، چراکه پورنوگرافی نیز، در واقع نوعی توصیف صحنه‌های مربوط به عشقبازی و شهوترانی به قصد تحریک و برانگیختن قوای جنسی و شهوانی است، منتهی تفاوت آن این است که این نوع توصیف الزاماً یک آفرینش هنری نیست و به‌طور معمول جزئی از هنر در نظر گرفته نمی‌شود. تفاوت میان این دو مقوله ممکن است در هدف و پیام آن‌ها نهفته باشد. در مجموع مقولهٔ هنر اروتیک همواره به عنوان یک قطعه هنری در نظر گرفته می‌شود و ابزارها و شاخصه‌های مرسوم و شناخته شدهٔ هنری را که در دیگر آثار هنری تاریخی رعایت شده‌اند را، در بر می‌گیرد. حال آن که پورنوگرافی نیز ممکن است از همین ابزارها استفاده کند، امّا آنچه را که در درجهٔ نخست مدّ نظر قرار می‌دهد، تحریک جنسی است. با این وجود، تفکیک و تمایز این موارد از یکدیگر به شدت ذهنی[و سلیقه‌ای] است.

در همین ارتباط و به عنوان مثال، قاضی پاتر استوارت از قضات دیوان عالی قضایی در ایالات متحده امریکا، در تلاش برای توضیح مفاهیم غامض پورنوگرافی، و تشریح آنچه در مورد این پدیده زشت و ناپسند است، می‌نویسد:

من امروز قادر نیستم که برای شناساندن انواعی از پدیده ها[ی ناشایست مرتبط با پورنوگرافی] تلاش کنم که تعریف آن در ادراکم نخواهد گنجید… []، امّا با این وجود، هرگاه که آن پدیده‌ها را می‌ببینم، به خوبی آن‌ها را می‌شناسم….

پیشینهٔ تاریخی

یکی از سرامیک‌های بدست آمده در موشه(واقع در پرو) که تحریک آلت تناسلی مرد، بوسیلهٔ زبان و دهان یک زن را نشان می‌دهد، سرامیک مربوط به سال ۲۰۰ بعد از میلاد، از مجموعهٔ موزهٔ لارکو

در میان قدیمی‌ترین نمونه‌های بازمانده از گذشته‌های دور، که دیرینگی و اهمیت مقولات اروتیک (مرتبط با عشق شهوانی) را نشان می‌دهند، نقاشی‌های حجاری شده بر دیوارهٔ غارهای مربوط به دوران پالئولیتیک می‌باشند. امّا در عین حال بسیاری از فرهنگ‌ها نمونه‌هایی از هنر اروتیک را خلق نموده‌اند.

از جمله یونانیان باستان، صحنه‌های جنسی زیادی را بر روی سرامیک هایشان نقاشی می‌کردند، طوری‌که بسیاری از این صحنه‌ها به عنوان برخی از نخستین موارد ثبت شدهٔ موجود از روابط همجنس گرایانه، بچه بازی و… شهرت یافته‌اند. همچنین از همین نمونه، صحنه‌های متعددی از روابط جنسی، به صورت صریح و روشن، بر دیوارهای مخروبه ساختمان‌های کهن رومی در پومپه‌ایPompeii به چشم می‌خورد.

در موشه واقع در کشور پرو که از ممالک امریکای جنوبی است، مردمان باستانی دیگری زندگی می‌کرده‌اند که در مجسمه‌های سفالی ساخت خود، جلوه‌های واضح و آشکاری از روابط عشقی و شهوانی را به معرض نمایش می‌نهاده‌اند. از این نمونه آثار می‌توان به یک گالری که به‌طور کامل به سرامیک‌های دوران پیش کلمبیایی با نقش‌های اروتیک و وابسته به عشق شهوانی اختصاص داده شده، اشاره نمود. این سرامیک‌ها از همان سرزمین موشه بدست آمده اند(فرهنگ Moche) و در لیما (پایتخت پرو)، در موزه لارکو Larco قرار داده شده‌اند.

افزون بر این موارد، در فرهنگ مشرق زمین نیز، می‌توان سابقه‌ای کهن و طولانی از سنت درج نقاشی‌های اروتیک و وابسته به عشق شهوانی سراغ گرفت. به عنوان نمونه در ژاپن، از جملهٔ این قبیل سنت‌ها می‌توان به پدیدهٔ شونگاshunga اشاره نمود که در قرن سیزدهم میلادی در این کشور پا گرفت و گسترش محبوبیت آن تا اواخر قرن نوزدهم میلادی، یعنی زمانی که فن عکاسی اختراع گردید، ادامه یافت. به همین شکل، هنر اروتیک در چین نیز، در طی دوران دوم دودمان مینگ، به اوج محبوبیت خود رسید. همچنین در هند نیز، اثر معروف کاما سوترا که در واقع کتابچهٔ مخصوصی است که در عصر باستان نقش راهنمای جنسی را ایفا می‌نموده‌است، قابل ذکر می‌باشد. این اثر باستانی هنوز هم در سراسر جهان محبوب است و افراد بسیاری به خواندن آن تمایل دارند.

در اروپا نیز، با شروع عصر رنسانس، استفاده از سنت‌ها و اصطلاحات عاشقانه رواج گرفت، در حالی که این موارد در آغاز به عنوان یک تفریح و سرگرمی نزد آریستوکرات‌ها یا همان اشراف مورد استفاده قرار می‌گرفت. در اوایل قرن شانزدهم، متنی اروتیک موسوم به I Modi، که مشتمل بر یک آلبوم حکاکی شده بر روی چوب بود، توسط یک طراح به نام گوئیلو رومانو، یک قلم زن به نام مارک آنتونی رایموندی، و یک شاعر به نام پیترو آرتینو، تهیه گردید. همچنین در سال ۱۶۰۱ کاراواجیو، یک نقاشی به نام آمور وینسیت اومنیا را برای مجموعه‌ای متعلق به مارکیوس وینسنزو گیوش تینیانی طراحی نمود. به همین ترتیب سنت استفاده از هنر اروتیک در آثار دیگر هنرمندان نقاش ادامه یافت، و نقاشان جدیدتر و مدرن تر نمونه‌هایی از این هنر را در تابلوهای خویش به نمایش نهادند. نقاشانی مانند فراگونارد، کوربت، میلت، بالتوس، پیکاسو، ادگار دگاس، تولوز لائوترک، ایگون شیه له، که این آخری در زمانی که در زندان بود، آثار اروتیک و شهوانی خود را خلق می‌کرد و به همین جهت آثار متعددی از او، با توجه به فضای نامساعد فرهنگی کشور اطریش در آن زمان، توسط مقامات زندان تخلف تشخیص داده شد و نابود گردید. آثار وی عمدتاً مشتمل بر نقاشی‌های اروتیک و شهوانی از بدن برهنهٔ دختران جوان بودند.

یک نوع هنر اروتیک در مجسمه سازی به شیوهٔ نتسوکه، مجسمه‌ای ساخته شده از عاج ماموت در ژاپن

با آغاز قرن بیستم، هنر عکاسی تبدیل به جالب‌ترین و همه گیرترین رسانهٔ اشاعه دهندهٔ هنر اروتیک گردید. در این قرن، ناشرانی مانند تاسچن اقدام به انجام یک عمل دموکراتیک برای عرضه و نمایش هنر اروتیک و عکاسی اروتیک نمود. کتاب‌های ارائه شده توسط تاسچن، شامل کارهای هنرمندی به نام هاجیم سرایاما Hajime Sorayama بود، که وی برای برگزیدن هنرمندان همکار خود، تماس و رابطهٔ متقابلی بین نورمن راکول و دالی برقرار نموده بود و همچنین از همکاری یک هنرمند عرصهٔ مدرن تخیلی، به نام دای وارگاس بهره گرفته بود تا نوعی آثار هنری مدرن و مطابق روز خلق کند، که به لحاظ نزدیکی ظاهری آن به هنر شونگای ژاپنی، می‌توان بدان عنوان شونگای مدرنداد. بدین ترتیب طیف متنوعی از دستاوردهای هنری منسوب به سرایاما پدید آمد. دامنهٔ این آثار، به کارهای رباتیک سورایاما نیز کشیده شد و امروزه نمونه‌هایی از این کارها، در مجموعه دائم موما MOMA و همینطور در مؤسسه اسمیتسونیان موجود هستند. همچنین برخی دیگر از این کارها نیز در مجموعه موزه‌های خصوصی WEAM به معرض نمایش نهاده شده‌اند. البته در ارتباط با موضوع صاحبان حقوق قانونی مربوط به هنر شونگا، دعوی دامنه داری در یکی از دادگاه‌های فدرال آمریکا مطرح گردید که رسیدگی بدان از حدود سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ ادامه داشته‌است، امّا تمام تصمیم گیری‌های انجام شده در این دادگاه حاکی از ارائهٔ مطلوب تمامی حقوق قانونی مربوط به این نوع هنر، به سرایاما نمی‌باشد. (با استناد به برخی قوانین ایالات متحده آمریکا)

انواع مدرن هنر اروتیک


امروزه میزان فعالیت‌های هنرمندانی که در عرصهٔ هنر اروتیک فعالیت می‌کنند، رشد و گسترش یافته‌است. هرچند که باید گفت که در برخی محافل هنری، بسیاری از آثار مربوط به هنر اروتیک، هنوز هم به عنوان یک نوع سبک مستقل پذیرفته نشده و به عنوان جزئی از سبکهای هنری شناخته شده و استاندارد مانند سبک‌های مربوط به خلق پرتره و منظره، در نظر گرفته نمی‌شود. البته انتظار می‌رود همانطورکه در طول قرن گذشته، جامعه دیدگاه‌های خود را از آنچه می‌توان بدان عنوان هنر داد، گسترش داده و نگرش خویش نسبت به چندین سبک هنری جدید مربوط به قرن نوزدهم مانند امپرسیونیسم و رئالیسم را، اصلاح کرده و توسعه بخشیده‌است، در نهایت دید خود نسبت به هنر اروتیک را نیز تعدیل کرده و این هنر نیز سرانجام به عنوان نوعی سبک هنری در نظر گرفته شود.

در مجموع، عرصه‌هایی که هنرمندان هنر اروتیک در آن‌ها فعالند، امروزه وسیع تر شده، و طیف هنرهایی که هنر اروتیک در آن دخیل است، به گونه‌ای تقریباً نامحدود درآمده‌است.

استانداردهای حقوقی

این موضوع که آیا هنر اروتیک، نمونه‌ای از پدیده‌های زشت و ناپسند هست یا خیر؟، بدون شک بستگی به استانداردهای جامعه‌ای دارد که این نوع هنر، در آن نمایش داده می‌شود.

در همین ارتباط، به سال ۱۹۷۳ در ایالات متحده آمریکا، از جانب دادگاه عالی ایالات متحده حکمی در مورد پروندهٔ میلر. وی. کالیفرنیا انتشار یافت که مشتمل بر سه نکتهٔ مختلف بود تا آنچه که در این زمینه زشت و ناپسند نبود و در نتیجه جلوگیری از اشاعهٔ آن ضرورت نداشت، در مقابل آنچه که به عنوان مصداقی از موارد ناشایست وابسته به عشق شهوانی محسوب می‌شد و می‌بایست بر اساس متمم اول این حکم تحت حفاظت قرار گرفته و از اشاعهٔ آن جلوگیری شود را، تعیین نماید.

در این زمینه، رئیس دادگستری وارن برگر، متن نظریهٔ دادگاه را چنین نوشت:

در این دستورالعمل اساسی، نهاد یا فردی که قصد دارد به آزمودن و تعیین مصادیق هنرهای اروتیک ناشایست و غیرقابل نشر از موارد قابل ارائهٔ آن بپردازد، در واقع باید به این سه نکته توجه نماید:

یک نقاشی آبرنگ از آشیل دورییا، نقاش فرانسوی، که به نمایش آشکار یک صحنهٔ اروتیک و شهوانی پرداخته‌است که به‌طور مخفیانه در گوشه‌ای از یک مجلس به ظاهر محترمانهٔ حزبی اتفاق می‌افتد، در پس زمینهٔ پشت تصویر مهمانی حزبی به‌طور عادی در جریان است!

(الف) آیا در اثر مزبور، میزان متوسطی از استانداردهای اخلاقی جامعه معاصر، به عنوان یک کل در نظر گرفته شده‌است، یا اینکه تنها مصادیق هرزگی درخواست مورد علاقهٔ اثر است؟

(ب) آیا آن چیزی که در اثر شرح داده می‌شود یا توصیف می‌گردد، به گونه‌ای آشکار توهین آمیز هست یا خیر؟، و آیا بر رفتارهای جنسی که به‌طور خاص توسط دولت و در قالب قوانین قابل اجرا تعیین می‌شود، انطباق دارد یا نه؟

(ج) آیا اثر مورد بررسی، جنبه‌های جدی ادبی، هنری، سیاسی، علمی و… را، به عنوان یک ارزش کلی مدّنظر قرار داده‌است یا اینکه در کل فاقد چنین جنبه‌هایی است؟

امّا با وجود وضع این قبیل قوانین، از آنجا که هنوز هم اغلب در نتیجهٔ بروز برخی درگیری‌های قضایی دربارهٔ مصادیق هنر اروتیک، به ویژه ابهامات موجود در مورد آنچه که «استانداردهای جامعه معاصر» نامیده می‌شود، آشکار می‌گردد، لزوم ارائهٔ معیارها و آزمونهای بیشتر دیگر برای رفع ابهامات قضایی موجود از جمله در قوانین آمریکا بیشتر می‌شود.

البته مشکلات مشابه اینچنینی، در افتراق و تمایز میان آنچه جزو نوشته‌ها و اصطلاحات و نمودهای زشت و ناشایست عاشقانه و شهوانی محسوب می‌شود، از آنچه که در این زمینه قابل ارائه‌است، تقریباً در هر نظامی از نظام‌های حقوقی جهان به چشم می‌خورد.

آثار اروتیک در ادبیات

یوزفین موتسن‌باخر – داستان یک فاحشهٔ اتریشی به قلم خودش نام یک رمان اروتیک بود که در سال ۱۹۰۶ میلادی در اتریش منتشر شد. این رمان در ادبیات آلمانی دارای شهرت فراوانی است. و از مهم‌ترین آثار اروتیک غرب به‌شمار می‌آید.

نگارخانه

اوینوکوئه از شوالو نقاش، اثری اروتیک از یونان باستان، مربوط به ۴۳۰ تا ۴۲۰ قبل از میلاد، موزه برلین.
ونوس خوابیده، اثری از جیورجیونه ۱۵۰۱.
راکبی ونوس، اثری از دیه گو ولاسکز، ۱۶۴۷ تا ۱۶۵۱ میلادی.
ماجای برهنه، اثری از فرانسیسکو گویا، ۱۷۹۹-۱۸۰۰.
گیاه آدونیس یا فوکوجوسو، اثری از کاتسوچیکا هوکوسائی، ۱۸۱۵.
رؤیای همسر مرد ماهی‌گیر، اثری از کاتسوچیکا هوکوسائی ۱۸۲۰.
زن برهنهٔ خفته، اثری از گوستاو کوربت، ۱۸۶۲.
خوابیده‌ها، اثری از گوستاو کوربت، ۱۸۶۶.
سرمنشاء جهان، اثری از گوستاو کوربت، ۱۸۶۶.
برهنهٔ بدون عنوان، اثری از اگون شیله ۱۹۱۴.
هنر اروتیک، اثری از ادوارد-هنری آوریل
هنر اروتیک، اثری از ادوارد-هنری آوریل.
هنر اروتیک، اثری از ادوارد-هنری آوریل
هنر اروتیک، اثری از ادوارد-هنری آوریل
هنر اروتیک، اثری از ادوارد-هنری آوریل.