مالنا | کسی است که هرگز نپرسید

«زمان گذشت و من عاشق زن‌های بسیاری شدم و هنگامی که آن‌ ها مرا در آغوش می‌ گرفتند، می‌ پرسیدند آیا فراموش‌ شان خواهم کرد؟ و من می‌گفتم: “نه، فراموشت نخواهم کرد”… اما تنها کسی که هیچ‌گاه فراموشش نخواهم کرد کسی است که هرگز نپرسید…»

  • کارگردان جوزپه تورناتوره
  • تهیه‌کننده هاروی وینشتین
  • نویسنده فیلمنامه:
  • جوزپه تورناتوره
  • بازیگران مونیکا بلوچی
  • جوزپه سولفارو
  • لوچیانو فردریکو
  • ماتیلدا پیانا
  • موسیقی انیو موریکونه
  • فیلم‌برداری لایوش کولتای
  • تدوین ماسیمو کواگلیا
  • توزیع‌کننده میرامکس
  • تاریخ‌های انتشار
  • ۲۷ اکتبر ۲۰۰۰

  • مدت زمان
  • ۱۰۹ دقیقه (نسخه اصلی در ایتالیا)
  • کشور ایتالیا
  • زبان ایتالیایی 

مالنا (به ایتالیایی: Malèna) فیلمی ایتالیایی به کارگردانی جوزپه تورناتوره با بازی مونیکا بلوچی محصول سال ۲۰۰۰ بر اساس داستانی از لوچانو وینچنزونی است. این فیلم در جزیره سیسیل فیلمبرداری شده است. 

  • خلاصه : 
  • داستان فیلم از سال ۱۹۴۰ و شرکت ایتالیا در جنگ جهانی دوم آغاز می‌شود؛ همسر مالنا، نینو اسکوردیا به جنگ می‌رود و مالنا در شهر کوچکی در جزیره سیسیل همراه با امید به پایان جنگ و بازگشت شوهرش تنها می‌ماند. فیلم در ادامه به زندگی فلاکت‌بار مالنای تنها و زیبا و همچنین ماجرای عشق شیفته‌وار پسری تازه بالغ به او می‌پردازد. مالنای زیبا به زودی برخوردهای جدیدی از اهالی روستا دریافت می‌کند. او هر گاه از پیاتزا می‌گذرد، با نگاه‌های شهوانی و صدای سوت مردان و نگاه سنگین و پچ پچ‌های زنان رو به رو می‌شود. سپس خبر کشته شدن همسرش به او می‌رسد و پدرش که او را طرد کرده است نیز در بمباران سیسیل به وسیله متفقین کشته می‌شود. او «دیگر تکیه گاهی ندارد و هیچ‌کس نیست که از ارزش‌های اخلاقی او دفاع کند و هدف شکار جنسی او است. پس از هتک حرمتی که دندانپزشک شکست خورده از او می‌کند، باید در دادگاه از اتهام «رفتار نانجیبانه» که او را به آن متهم کرده‌اند، دفاع کند و یا به مدت دو سال به زندان برود.» وضع زندگی مالنا روز به روز بدتر می‌شود و تاجری محلی شکر و قهوه و مایحتاج او را به ازای رابطه جنسی به او می‌دهد. مالنا تسلیم شده و روسپی مردان محلی و سپس افسران آلمانی می‌شود.می‌توان گفت بدن و داستان مالنا به صورت اجزای سمبلیک ملی در آمده‌است: بدن‌های مالنا و رناتو بدن‌هایی ملی می‌شوند و به داستانی ملی در نوستالژی موهوم برای ایتالیای آرمانی پیش از موسولینی در زمانی پس از آشویتس تبدیل می‌شود.
  • هنگامی که مالنا در برابر فشار فقر و تقاضاهای جنسی به روسپی گری رو می‌آورد و قربانی تاجر محلی و افسران ارتش آلمان که خاک آن ها را تسخیر کرده‌اند می‌شود، به موسولینی می‌ماند که خود را به آلمان هیتلری فروخته‌است.پس از جنگ، ملت باید خود را بازسازی کند و خاطرات جنگ را از خود بزداید. در روستا این کار با طرد کردن بدن فروخته شدهٔ مالنا و وضع زندگی اش در طول جنگ انجام می‌شود؛ مردم روستا تلاش می‌کنند تاریخ و نقش خود را در آن پاک کرده و از نو بنویسند. هنگامی که موسولینی از قدرت برکنار می‌شود و ارتش آمریکا سیسیل را آزاد می‌کند، در صحنه تلخی، زنان روستا مالنا را به پیاتزا می‌برند، کتکش می‌زنند، موهایش را می‌تراشند و تبعیدش می‌کنند. همان تاجر محلی درباره جایگاه مالنا حرف می‌زند و زمزمه می‌کند که شاید مالنا کمونیستی است که به شوروی رفته‌است. او به راحتی عضویت سابق خود در حزب فاشیست را نفی می‌کند و مالنا را کمونیست می‌خواند، گویی کمونیسم دشمن جدیدی است که افکار عمومی روی آن متمرکز می‌شود تا فاشیسم خود را فراموش کند.با وجود تلاش همه برای طرد و فراموش کردن مالنا، و نقش خود در زمان جنگ، سرانجام مالنا به کاستل کوتو برمی گردد و وجود او یادآور همیشگی گذشته می‌شود، معصومیت از دست رفتهٔ دوران جنگ. مالنا به وجدانی تاریخی تبدیل می‌شود. 
  • صحنه‌های جنسی : 
  • بخش‌های مهمی از فیلم به نمایش روابط جنسی مالنا می‌گذرد. حدود ۱۷ دقیقهِ نسخه‌ای از فیلم که در ایالات متحده به نمایش درآمده، سانسور شده‌است که بیشتر آن تخیلات رناتو پسر سیزده ساله‌است که در ذهن خود آمیزش با مالنا را تصویرسازی می‌کند. یکی از این بخش‌ها صحنه‌ای است که رناتو به یک روسپی‌خانه رفته و با یک روسپی که او را در تخیل خود مالنا فرض می‌کند، به بستر می‌رود.
  • نقد فیلم : 
  • از نقدهای وارد بر فیلم این است که «دادگاه مالنا گزارش ناقصی از جایگاه زنان در اجتماع کاتولیک سیسیلی که به طور کلی زنان را به دو دسته عمده باکره و یا فاسد تقسیم می‌کنند، ارائه داده‌است. ضعف دوم فیلم، هنگامی است که سرانجام پس از این که جنگ تمام می‌شود و رناتو به بلوغ و درک می‌رسد بدون آن که به مالنایی دست پیدا کند که تا آن زمان بارها مورد سوءاستفاده و بهره‌برداری قرار گرفته‌است، مثل همیشه رنج‌های دنیا به مفهوم واقعی از کانال زنان شناخته شده‌اند.»

زن منبع بی پایان عشق و سکس

عشق فیلمی بر اساس فانتزی‌های جنسی فردی ‌است و اولین بار قرار بود با بازی مونیکا بلوچی باشد اما بی سابقه بودن صحنه های جنسی در این فیلم مخصوصا سکس سه نفره، با یک ترنس، از پروژه کنار کشید. سکس سه نفره گونه‌ای از آمیزش جنسی است که به‌طور همزمان در بین سه نفر انجام می‌شود.

مورفی: «فکر می‌کنم رازها باعث میشن قوی‌تر بشی، اینطور نیست؟»

الکترا: «نه… رازها باعث میشن تاریک‌تر بشی…»

عشق فیلمی سه‌بعدی در سبک درام به کارگردانی گاسپار نوئه محصول ۲۰۱۵ فرانسه است. این فیلم بر اساس فانتزی‌های جنسی فرد ساخته شده‌است و بیان می‌دارد که یک اشتباه شهوت‌آمیز می‌تواند تا چه اندازه مخرب باشد. گاسپر نوئهی قصد داشته تا فیلم عشق را قبل از فیلم برگشت‌ناپذیر و با بازی مونیکا بلوچی و وینسنت کسل بسازد. اما بی سابقه بودن صحنه های جنسی در این فیلم به رغم آنکه موافقت هر دو بازیگر را پیش از تولید به همراه داشت اما در نهایت هنگامی که آنها فیلمنامه را خواندند، نسبت به سهیم کردن زندگی جنسی شان با مردم جهان، مخصوصا به صورت سه نفری، با یک ترنس، احساس ناراحتی کردند، و از پروژه کنار کشیدند تا نوئه مجبور شود این فیلم را یک دهه بعد بر روی پرده سینما به نمایش درآورد.

La película gira en torno a la vida de un estudiante de la escuela de cine llamado Murphy, y su ex novia Electra, con quien tuvo una relación durante dos años, antes de dormir con otra mujer, Omi, que pasó a quedar embarazada como resultado de la infidelidad de Murphy. Este embarazo no deseado puso fin a la relación entre Murphy y Electra en una nota muy triste. Una mañana lluviosa, la madre de Electra, Nora, llama a Murphy para preguntarle si ha oído de la joven, porque ella no la ha podido contactar desde hace bastante tiempo, y teniendo en cuenta las tendencias suicidas de su hija, estaba realmente preocupada. Durante el resto de ese día, Murphy recuerda su pasado con Electra, lleno de abuso de drogas, sexo duro y momentos tiernos

آمیزش جنسی سه‌نفره یا سکس سه نفره یا تری‌سام (به انگلیسی: Threesome) گونه‌ای از آمیزش جنسی است که به‌طور همزمان در بین سه نفر انجام می‌شود. این سه نفر ممکن است سه مرد، سه زن، دو مرد و یک زن یا دو زن و یک مرد باشند. آمیزش جنسی سه‌نفره نسبت به شیوه‌های دیگر آمیزش جنسی رواج کم‌تری دارد و ممکن است به‌صورت از پیش‌ هماهنگ‌شده در میان دوستان انجام گیرد. این عمل در ژاپن و کشورهای شرق آسیا رواج زیادی بین همجنسگرایان دارد و عملی محبوب بین خواهان در تمام جهان است. بیشتر زنان دوست دارند هنگامی که کیری در کس دارند، یک کیر دیگر در کون باشد تا به ارگاسم برسند و ارضا شوند. ارضا شدن زن از کس به هنگامی که کیری در کون دارد اوج لذت جنسی است. در بیشتر زنان حساس‌ترین عضو به تحریک جنسی کلیتوریس است که لمس آن بسیار برای زنان لذت بخش بوده و بیشترین نقش را در فراهم آوردن لذت جنسی برای زنان دارد. تحریک برخی از نقاط بدن همچون واژن، کلیتوریس، نوک پستانها یا مقعد زن می‌تواند به ارگاسم منتهی شود. بسیاری از زنان به ویژه زنان طبقات پایین در کشورهای جهان سوم تاکنون تجربه رسیدن به ارگاسم را نداشته‌اند و بسیاری از ناراحتی‌های روحی نیز می‌تواند توان ارگاسم را از زنان سلب کند.

Murphy est étudiant en école de cinéma. Il est depuis deux ans avec sa petite amie Electra, quand ils invitent une très jeune voisine, Omi, à partager leurs jeux sexuels. Mais en l’absence d’Electra, Murphy a de nouveau un rapport avec Omi, et celle-ci (qui est contre l’avortement) apprend peu après qu’elle est enceinte. Cette grossesse non désirée met fin à la relation entre Murphy et Electra

Un matin de 1er janvier, la mère d’Electra, Nora, appelle Murphy pour lui demander s’il a des nouvelles de la jeune femme, parce qu’elle n’en a pas depuis plusieurs mois, et commence à être sérieusement inquiète, compte tenu des tendances suicidaires de sa fille. Durant le reste de cette journée, Murphy se rappelle (sous forme de flashbacks disjoints, non linéaires) sa relation passée avec Electra, abondant en drogues, sexe torride et moments de tendresse

تدور أحداث الفيلم حول حياة طالب في مدرسة للسينما يدعى (ميرفي)، وصديقته السابقة (الكترا)، قبل النوم مع امرأة اخرى تدعى أومي الذي حدث للحصول على الحوامل نتيجة خيانة (مورفي) لصديقتها (الكترا). انتهى هذا الحمل غير المرغوب فيه العلاقة بين ميرفي والكترا على نغمة حزينة جدا. على خلفية ذلك اختفت (الكترا )عن انظارهم، أم إلكترا تدعى (نورا) تدعو ميرفي لأسأله عما إذا كان قد سمع من امرأة شابة ابنتها، لأن لديها ليس لبعض الوقت الآن، ونظرا الميول الانتحارية ابنتها، وقالت انها قلقة حقا. لبقية هذا اليوم، تذكر ميرفي ماضيه مع الكترا، مليئة بتعاطي المخدرات والجنس الخشن، ولحظات العطاء.