لق اخطار | کلام: رُک

لق اخطار
کلام: رُک
آهنگ: چنگ
میکس و مسترینگ: مطرب
١ آبان ١۴٠٢
———————————-
بخش اول
لا انگشتامی جا کلیدی
گشنه ای برا پاچه گیری
تو خفا می‌بلعمت انگل
میشه پاره پیرهن تنت و چفیت

باس وصول شه طلب ما
من تخمامو گذاشتم صدقه راه
شما بپا دستات نلرزه
پیش کشت بگی فلکه پا

همه رد میشن زیر تیغ رپم
طفل شیرخوار تا پیر محل
برا زدنتون کشیدم از پیله سرک
منو اینطوری بار آورد گیر غلط

لباس شخصی سپاه هر چی
کف گیر میخوره یجا ته دیگ
هند که سهله
باس بیارین امام از چین

قدر ترسی میاری دست به کمر
انتحاری لفظ میام رو قلب خطر
مژده گونی بزار برا دست چپم
خرج میندازه برات قد حرم

زبونم دفن‌ِ زیر خاکستر
شعلشو میکشم من پا بیرق
شَکو کاشتین پا چهرم
تو گورم میگامتون تا زندم

همخوان
لق اخطار
من میشم با تهدید تحریک
در میاد خرجیم از جیب
نمیشه بهم تزریق از دین (۲)

بخش دوم
کشیدم بیرون از جایی
راه برگشت نداشت اللهی
میگفتن این از ما نی
من پی رپ اونا پی مداحی

امیر تیم نمیشد با تیم خلخالی
با اینکه زیر پرس بود سینه چندسالی
نگاها روم بیشتر از جیب زنجانی
حتی کعبم بشی زیر پرگاری

اینه ماهیت حوزه و حوزوی
یه مشت عشق روضه و خودزنی
بی اشتیاق بینشون بری لو نری
مخبرا رو میکنه قم خرید

منو در نکردن کردم خودم ترک
به دهن بز اخفش میدم لغت تلخ
جایی من رد شم میشه گسل سبز
بگو عمامه درآرن بلند شن

کجا حاجی هنوز داریم کار باهم
باید شاخ به شاخ شیم رو راه آهن
امشو شبشه میزنیم شام با هم
قدر ده سال دارم آمار کارنامت

میگن یکی شده قاضی یکی امام جمعه
میگن انقدر گنده شده شده سپاه تخمش
بپا بغلت نیفته خشاب لختش
هر جایی فک نزن حجاب عرفه

همخوان
لق اخطار
من میشم با تهدید تحریک
در میاد خرجیم از جیب
نمیشه بهم تزریق از دین(۲)

بخش سوم
یکی شفا بگیره میگین بیست تا مسجد
بچه هایی کور شدن چرا نیست لا حرفت
چیه میترسی بشی خلع لباس
تو لال بمون من میخونم کر شه نظام

کل هنرتون دوتا چیز
عمامه بخوره رو سر یا رو پا پیچ
دشداشت میشه خوراک تیر
سر نفس کشیدن میشین سوال پیچ

اینجا فتوا متوا ملاک نی
پامون کرده تو رکاب گیر
شعارا روی دیوار شاه بیتن
میشن شعرای کف بیت خایه فنگ

انقلاب میشه بالغ تر
بچه طلبه  طالب امر
این پیریا سقط میشن خاطر جمع
ایرونی داده آمپر رد

عمرا بشه طاقتم طاق ایرونی نمیگذره راحت از خاک
عمرا بشه طاقتم طاق ایرونی نمیگذره راحت از خاک
عمرا بشه طاقتم طاق ایرونی نمیگذره راحت از خاک
رگ گردنِ فاصلم بات میدم نذری پخش کنن لایه حلوات

همخوان 
لق اخطار
من میشم با تهدید تحریک
در میاد خرجیم از جیب
نمیشه بهم تزریق از دین(۲)

رُک
بپا نشه عبات سرخ زکات خور
به وسعت وادی السلام قراره بشه مزار پر
از آسمون کویر گرفته شهاب گُر

خطر مسمومیت! جمهوری اسلامی در مدارس مشغول کار است | پادکست

دختران ما را مسموم می‌کنند، دختران ما را زندان می‌کنند، دختران ما را شکنجه می‌کنند، به دختران ما تجاوز می‌کنند، دختران ما را می‌کُشند. همه این‌ها را حکومت کثیف آخوندی اسلامی و رهبر الدنگش خامنه‌ای جاکش انجام می‌دهد.
…………………………………………
نویسنده و کارگردان: ناما جعفری
گوینده متن: ری‌را آزادی
صدای اول: توماج صالحی
اجرای ترانه اول: گروه رپری «باگز» | این دفعه فرق داره
صدا و متن دوم: پیام فتوحیه‌پور
میکس آهنگ پایانی: هنرمندان مبارز در انقلاب ۱۴۰۱

چشم برای آزادی، چشم برای ایران | پادکست

برای ما که یک فصل است خیابان را برای زندگی انتخاب کرده‌ایم هر روز می‌تواند نقطه‌ی عطف جنبش انقلابیمان باشد. جنبشی که با زن زندگی آزادی آغاز شد و حال نیاز به تزریق روح تازه دارد. 
وقتی به چشمان مهسا، به چشمان نیکا، حدیث، آیدا، مجید، محمدمهدی، محسن و هزاران شهید دیگر در راه آزادی وطن نگاه می‌کنیم، از خودمان می‌پرسیم ما برای ایران چکار کردیم؟
…………………………………………
نویسنده و کارگردان: ناما جعفری
گوینده متن: ری‌را آزادی
صدا و متن اول: حمید فرخ‌نژاد | سقوط
خواننده‌ی ترانه اول و پایانی: مدگل | زن، زندگی، آزادی
صدا و متن دوم: پیام فتوحیه‌پور
اجرای ترانه دوم: کاری از “درخت گردو” | سرود “فاتحان خیابان

محمد رسول‌اف

محمد رسول‌اف، کارگردان سینما پس از عمل جراحی به مرخصی درمانی رفته است.

گفته شده است که آقای رسول‌اف به دلیل عمل جراحی با سپردن وثیقه به مرخصی رفته است. به گفته منبعی آگاه حکم او در مدت مرخصی درمانی‌اش متوقف شده است.

او در تیر ۱۴۰۱ به دلیل امضای بیانیه سینماگران در اعتراض‌ به فروپاشی ساختمان متروپل دستگیر شد.

محمد رسول‌اف از سینماگران مطرح و بین‌المللی و از اعضای آکادمی اسکار است.

او همچنین بسیاری جوایز معتبر بین‌المللی نیز به دست آورده و برخی از ساخته‌هایش مانند فیلم‌ «لرد» بسیار تحسین شده است.

آقای رسول‌اف در سال‌های اخیر موفق شد با فیلم «شیطان وجود ندارد» نیز جایزه خرس طلایی جشنواره برلین را به دست بیاورد.

این نخستین بار نبود که محمد رسول‌اف با اتهامات سیاسی دستگیر می‌شد.

فیلم‌های او نیز بارها در ایران توقیف شده‌اند و او با فشارهایی مانند حبس و توقیف شدن پاسپورت و ممنوعیت برای کار روبه‌رو شده است.

فشارها بر محمد رسول‌اف به حدی بود که او نتوانست برای گرفتن جایزه‌اش در جشنواره برلین به آلمان سفر کند.

روی خون

یکی از کاربران توییتر با انتشار طرح‌هایی در شبکه‌های اجتماعی، تحت عنوان «روی خون»، از صاحبان برخی مشاغل و شهروندان خواسته است نسبت به شرایط کشور بی‌تفاوت نباشند و به اعتصابات بپیوندند.

این هنرمند معترض که با نام مستعار «قلمفرسا» فعالیت می‌کند، پیام‌هایی کوتاه بر روی طرح‌های خود نوشته است؛ از جمله «روی خون کار کردی»، «روی خون بلیت فروختی»، «روی خون نشستی»، و «روی خون خرید می‌کنی.»

او می‌گوید مفهوم طرح‌هایی که به صورت «سریالی» منتشر کرده، «مقصر بودن مردم نیست»، بلکه به تصویر کشیدن «بی‌تفاوتی» برخی شهروندان است.

قلمفرسا تأکید کرده است: «کسی بی‌تفاوت باشد، یعنی پا گذاشته روی خون جوان‌ها.»

پیش‌تر در رسانه‌های اجتماعی تصاویری منتشر شده بود که نشان از اعتراض شهروندان به کسانی داشت که هم‌زمان با اعتراضات سراسری در ایران و کشته و زخمی شدن صدها معترض مسالمت‌جو، نسبت به این این موضوع بی‌تفاوت هستند.

یکی از موارد مورد اعتراض عمومی، استفاده تبلیغاتی مقامات حکومتی از حضور تیم ملی فوتبال در مسابقات جام جهانی بود.

پس از مسابقه منجر به پیروزی تیم جمهوری اسلامی ایران در مقابل ولز تصاویر متعددی از رقص و شادی مأموران یگان ویژه در خیابان‌ها منتشر شد که خشم عمومی را به دنبال داشت.

دیوارنویسی اعتراضی، روی خون
دیوارنویسی اعتراضی، روی خون

یکی از کاربران توییتر با استقبال از طرح‌های قلمفرسا با عنوان «روی خون»، با بیان این که «خرید را به حداقل برسانیم»، در توییتی نوشت: «نمی‌شود فروشنده را به اعتصاب ترغیب کرد، اما خود دست از خرید نکشید! اعتصابات سراسری اتفاقاً برای من و شماست که خریدار کالای آنهاییم. بخش اعظمِ بازار را اعتصاب مشتریان کساد می‌کند.»

قلمفرسا همچنین در روزهای گذشته با کشیدن طرحی از انتقال پیکر مهدی حضرتی با وانت در حالی که خون او در خیابان جریان دارد، خطاب به نیروهای حکومتی نوشت: «بین ما و شما دریایی از خون است.»

مهدی حضرتی یکی از کودکان کشته‌شده در جریان اعتراضات سراسری است که ۱۲ آبان در خرمدشت استان البرز، از ناحیه سر هدف شلیک مأموران جمهوری اسلامی قرار گرفت و جان باخت. بنا بر ویدئوهای منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی، نیروهای حکومتی پس از ساعتی پیکر او را پشت وانتی گذاشتند و با خود بردند.

هنر اعتراضی از سوی هنرمندان ناشناس و شناخته‌شده در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ بیش از پیش جلوه داشته است.

«روی خون راه رفتی»؛ هنر اعتراضی، اثر هنرمند ناشناس «قلمفرسا»

این انقلاب را باید تا پای جان برای گذر از جهل دنبال کرد.

| خشایار دیهیمی | نویسنده، مترجم |

با علم به رنجیدن بسیاری از دوستان فیسبوکی

تعارف نداریم . همیشه صریح بوده ام و شفافیت را بخش مهمی از اخلاق میدانم .دیگر فرصت و حوصله ی افشای تبهکاری تک تک افراد نیست چون کم شمار نیستند . البته برخی ظاهرالصلاحها خطرناکترند مثل موسوی و کروبی و خاتمی و بهزاد نبوی و کرباسچی و سروش … اینها هم ، که میخواهند با عذر و بهانه های واهی از این چهل و چهار سال فاجعه و مصیبت دامن برچینند ، شمارشان کم نیست . اینها همه حزب اللهی بودند، اگر کسانی یادشان رفته من یادم نرفته . همه ی اینها در دهه ی ننگین شصت جزو کابینه و نزدیکان و مشاوران امام و نخست وزیر امام بودند .اما یک بار برای همیشه : از هر کس که حتی بوی پنجاه و هفت بدهد ، از سیاستمدار و روشنفکر گرفته تا هوادار ساده اش ، از چپ اسلامی اش گرفته تا توده ای و فدایی اش ، از روشنفکر دینی گرفته تا روشنفکر امپریالیست ستیز عمدتا غرب نشینش و…بدم میاید . در یک کلام از جهل بدم میاید . این انقلاب را تا پای جان باید برای گذر از جهل دنبال کرد . خطاپوشی ناشی از رفاقت ،نارفیقی در حق همه ی آنهایی است که عمر و جوانی و زندگی شان در این رژیم تباه شد . تمام .

خشایار دیهیمی، مترجم، ویراستار و روزنامه‌نگار، در پستی فیسبوکی که روز ۲۱ آذر منتشر کرده است نکاتی را در مورد اعتراضات اخیر ایران، که او از آن به عنوان «انقلاب» یاد می‌کند، به مخاطبانش یادآوری کرده است.

او با بیان این که می‌داند نوشتهٔ «بدون تعارف، صریح، و شفاف» او سبب رنجش بسیاری از دوستان فیسبوکی‌اش خواهد شد، می‌گوید «ظاهرالصلاح‌ها» از تبهکارهایی – که چون کم نیستند، او فرصت و حوصله نوشتن درباره شان را ندارد – خطرناکترند. او در این رابطه به صراحت از چهره‌های مطرح جریان اصلاح‌طلبی – از جمله میرحسین موسوی، مهدی کروبی، سید محمد خاتمی، بهزاد نبوی، و غلامحسین کرباسچی – به عنوان نمونه چنین افرادی نام برده و گفته است که آن‌ها «می‌خواهند با بهانه‌های واهی از این چهل و چهار سال فاجعه و مصیبت دامن برچینند.»

او با یادآوری این که نامبردگان «همه حزب‌اللهی بودند» و «در دهه ننگین شصت جزو کابینه و نزدیکان و مشاوران امام و نخست وزیر امام بودند» به برخی طیف‌های فکری و جریان‌های سیاسی مختلفی که «بوی پنجاه و هفت» می‌دهند اشاره می‌کند، آنها را مترادف «جهل» می‌داند، و می‌گوید که از آنها بدش می‌آید. او می‌نویسد: «این انقلاب را تا پای جان باید برای گذر از جهل دنبال کرد.» دیهیمی در پایان این مطلب «خطاپوشی ناشی از رفاقت» را «نارفیقی در حق همه آن‌هایی که عمر و جوانی و زندگی‌شان در این رژیم تباه شد» قلمداد کرده است.

اگرچه بسیاری از مخاطبان در زیر این پست از صراحت، شفافیت، قاطعیت، و شجاعت خشایار دیهیمی تشکر کرده‌اند، چند نفری هم بودند که نکاتی را به خود او یادآوری کردند.

یک کاربر نوشته است: «این نوع برخورد شما دقیقا همان نوع نفی و طرد پنجاه و هفتی اشخاص و جریان‌ها است. شما اکنون آیینه تمام‌نمای ۵۷ هستید.»

کاربری دیگر هم او پرسیده است: «آن موقع‌ها که برای اصلاح‌طلبان تبلیغ می‌کردید و برای مراسم‌شان دعوت می شدید، نمی‌دانستید که پنجاه و هفتی‌اند؟ نخست‌وزیر امام بوده‌اند؟ حزب‌اللهی بوده‌اند؟»

خشایار دیهیمی، ویراستار مجموعه «تاریخ تمدن ویل دورانت» در انتشارات انقلاب اسلامی (فرانکلین سابق)، دبیر شورای نویسندگان نشریه «نگاه نو»، و سرپرست ترجمه مجموعه‌های «نسل قلم»، «نام‌آوران فرهنگ»، و «تجربه و هنر زندگی» بوده است و مجموعا بیش از ۳۰۰ اثر را ترجمه، ویراستاری، سرویراستاری، و سرپرستی کرده است.

او در سال ۱۳۸۸ با انتشار بیانیه‌ای به همراه بابک احمدی به دفاع از اصلاح طلبی پرداخت و در سال ۱۳۹۲ با امضاء طوماری به همراه ۱۴۰ هنرمند ایرانی از نامزدی حسن روحانی حمایت کرد.

در سال ۱۳۹۳ درباره لاپوشانی فساد در نظام، نامه سرگشاده‌ای به صادق لاریجانی نوشت و بعدتر در سال ۱۳۹۴ نامه‌ای شدیداللحن به آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران نوشت و البته به فاصله‌ای کوتاه، به کاربردن برخی واژه های نامناسب در آن نامه را زیبنده قلم یک شهروند ندانست.

طغیان می‌کنیم، پس هستیم | پادکست

ای کارگر از کار تو کاخ ستم به پا و خود گرسنه‌ای
با حاصل رنجت بگو از بیش و کم در این جهان چه برده‌ای

برخیز و با دستان خود از ریشه تیشه زن به پیکر ستم
با اتحاد با انقلاب فردای سرنوشت خود زنی رقم

از خشم مادران و ناله‌ی گرسنگان
از نعره‌های بی امان‌مان ز قعر جان

از آتش خروش خشم پابرهنگان
زد شعله‌ها به خرمن سپاه دشمنان

آبان ما آبان ما آبان نان و کار و خون و آتش است
دستان ما از رنج کار خورشید داغ شعله‌های سرکش است

شو کن خطر از جان گذر بر کن ز سر نماد خوف و ارتجاع
زن زندگی است آزادی است برپا که پرچم زنان به دست ما

…………………..

که خیابان سنگر ما، که جمعیت سلاح ما، و که اتحاد رمز پیروزی ماست! 
…………………………………………

نویسنده و کارگردان: ناما جعفری

گوینده متن: ری‌را آزادی

اجرای ترانه اول: هنرمندان مبارز | از خشم مادران و ناله‌ی گرسنگان 
اجرای ترانه دوم: هنرمندان ناشناس | بیا ببوسمت که بوسه اعتراض ماست
صدا و متن دوم: پیام فتوحیه‌پور
اجرای ترانه پایانی: صبا ضامنی | بیزارم از دین شما
پوستر: امیرحسین درفشه