یایویی کوساما

یایویی کوساما (انگلیسی: Yayoi Kusama؛ زادهٔ ۲۲ مارس ۱۹۲۹) هنرمند، مجسمه‌ساز، رمان‌نویس، نقاش، نویسنده، عکاس، و طراح مد اهل ژاپن است.

از فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته‌است می‌توان به توکیو انحطاط اشاره کرد.

وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون پرمیوم ایمپریاله و شخص افتخار فرهنگ شده‌است.

دایره های قرمز و روانشناختی جنسی

“یایومی کوزاما” مادر همه شکل‌های خال‌خالی است. او در زمینۀ ایدۀ تجمع و انباشتگی که یک مفهوم آوانگارد در اواخر 1950 است کارکرده است که وارد ترکیب چند شی باهم شده است.

“ارمان” هنرمند مردی بود که سبک تجمع را برای اولین بار معرفی کرد اما “کوزاما” این مفهوم را با پیچ‌و‌تاب زنانه دگرگون کرد. “ارمان” استدلال می‌کند که یک کفش پاشنه بلند شاید تداعی یک معنای اجتماعی داشته باشد اما 30 عدد کفش پاشنه‌بلند که همگی در یک کیسۀ پلاستیکی روی هم تلمبار شده باشند شکل و تاثیر خود را از دست می‌دهند. پس اگر اندام مردان قدرت داشته باشد این اثر کوزاما آن را زیر سوال می‌برد که یک اتاق پر از اشیایی با اندام‌های مردانه را نشان می‌دهد که در دیوارهای آینه‌ای تا بی‌نهایت هم منعکس شده‌اند و قدرت خود را از دست داده‌اند. آثار کوزاما از آزادی جنسی دفاع می‌کنند، او در آخرین اثرش بدن خود را به عنوان یک بوم نقاشی به کار برده است. او در شکل‌گیری این سبک از هنر فمینیست در دو دهه آینده پیشگام است.

آثاری را در قرن بیستم خلق کرده که جنبش اکسپرسیونیست (Expressionist movement) را تحت تاثیر قرار داد. وی در زمینه های نقاشی، مجسمه، کلاژ، هنر محیطی و چیدمان کار می کند. وسواس فکری او در کارهایش تکرار تجمع و پراکندگی بوده و به همین خاطر، خود را یک هنرمند خلاق وسواس خطاب می کند. آثار وی، معمولا در زمینه هنرهای مفهومی (conceptual art) است و می توان برخی صفات مینی مالیسم، فمنیسم، سورئالیسم، پاپ آرت و اکسپرسیونیسم انتزاعی را در آثارش مشاهده کرد. در برخی از آثار این بانوی ژاپنی معروف، شرح حال روانی و جنسی ایشان قابل درک است. وی علاوه بر آثار هنری، در زمینه نویسندگی نیز فعال است و رمان و کتاب شعری از خود نیز منتشر کرده که مخاطبان بسیار دارد. وی، مدت طولانی دچار بیماری روانی بود و با مشکلات جدی مواجه شد. یکی از آثار کوساما در نوامبر ۲۰۰۸ میلادی، در حراجی معروف کریستی نیویورک، به قیمت ۵.۱ میلیون دلار به فروش رفت که رکوردی برای یک بانوی هنرمند زنده به شمار می رود. او دچار وسواس فکری بوده و دلیل این بیماری، مربوط به دوران کودکی ایشان در ژاپن اعلام شده که مدام تحت تعرض و آزار جنسی قرار گرفت. او حتی در زمان کودکی، توسط خانواده و اطرافیانش مورد ضرب و شتم قرار داشت و به نظر می رسد، کودکی پر چالشی را تجربه کرده است.

نودآرت‌های فراوان و پرفورمنس‌های بسیاری با بدن‌های برهنه زیر نظر و به کارگردانی او اجرا شده‌اند. موزه‌های بسیاری در دنیا مالک آثار او هستند و مجسمه‌های پرتعدادی نیز برای اماکن عمومی ساخته است. از طرفداران جدی حقوق همجنسگرایان است و چند پرفورمنس هم برای این منظور اجرا کرده است. یکی از مشهورترین آثارش که در عکس‌های دوم و سوم می‌توانید دو نمونه‌ش را ببینید، «تالار آینه‌ بی‌کرانه» نام دارد که درواقع اجرا در اتاق‌های بزرگی است که با آینه، ال‌ئی‌دی و نورهای چشمک‌زن و ثابت و در بعضی اجراها مجسمه‌های فرمال، چنان تزیین شده‌اند که حسی از بی‌کرانگی را القا می‌کنند. مخاطب از دری پنهان به اتاق وارد شده و پس از بسته شدن در، میان این فضای خیال‌انگیزِ سورئال گم می‌شود. عکس اول تصویری امروزی ازاو درمیان مجسمه‌های فالیک مشهورش است. کلاه‌گیس قرمزی که بر سر دارد و لباسهای خالدارش سالهاست که جزیی از برندینگ شخصی او برای عرضه ظاهری به جهانند

از کودکی عاشق این بودم که گوشه‌ای بنشینم و نقاشی کنم اما مادرم اجازه نمی‌داد. او می‌گفت باید خودم را برای خانه‌داری و شوهرداری و ازدواج با مردی ثروتمند آماده کنم. مادرم در سال‌های ابتدایی شکل‌گرفتن شور و اشتیاقم در مورد هنر و نقاشی، در همان روزهای قشنگ کودکی، همه قلم‌موها، بوم‌ها و نقاشی‌هایم را دور ریخت.» این ابتدای سرگذشت یکی از مشهورترین زنان نقاش ژاپن است که دست‌کم هشت دهه از زندگی‌اش را طرح زد، نقاشی کشید، مجسمه ساخت، شعر گفت و به مرکز بیماران اختلالات ذهنی رفت تا مغز و روح ناآرامش را درمان کند. او می‌گوید ترس‌های نقاشی‌شده‌اش همانقدر که مشهورش کرد، بیمارش هم کرد: «آنقدر نقاشی کشیدم، آنقدر کار کردم و آنقدر خودم را در دنیای بی‌کران وسواس و ترس و نقطه و نور و تاریکی حل کردم، که روزی احساس کردم دارم از خستگی می‌میرم.