دانلود با لینک مستقیم از تورنت

دانلود با لینک مستقیم از تورنت

دانلود زیرنویس فارسی فیلم The Sheltering Sky

سه آمریکایی اهل نیویورک در سال ۱۹۴۷ به اوران، الجزایرِ تحتِ استعمار فرانسه، می‌رسند. پورت مورسبی و همسرش کیت به همراه دوستشان جورج تانر، سفری را آغاز می‌کنند که آنها را به اعماق صحرای بزرگ آفریقا می‌برد. تانر می‌گوید: «ما احتمالاً اولین گردشگرانی هستیم که از زمان جنگ داشته‌اند.» کیت در پاسخ می‌گوید: «ما گردشگر نیستیم. ما مسافریم.» در حالی که تانر قصد دارد ظرف چند هفته به خانه برگردد، پورت و کیت قصد دارند یک یا دو سال در آنجا بمانند.

در حالی که منتظر انتقال به هتل هستند، با دو مسافر انگلیسی، خانم لایل، نویسنده سفرنامه، و اریک، پسر بزرگسالش، آشنا می‌شوند. مادر اریک دائماً او را با کمبود پول مواجه می‌کند، بنابراین او همیشه درخواست اعتبار و وام می‌کند. پس از رسیدن به هتل، آنها در بار هتل می‌نشینند و مرد مسنی که تنها پشت میزی نشسته است، آنها را مشاهده می‌کند.

پورت از کیت دعوت می‌کند تا برای پیاده‌روی در شهر با او همراه شود. پس از اینکه کیت امتناع می‌کند و پیشنهادهای عاشقانه او را رد می‌کند، پورت با عصبانیت آنجا را ترک می‌کند. در طول پیاده‌روی‌اش، او با یک دلال آشنا می‌شود که او را با یک فاحشه در یک اردوگاه بربر آشنا می‌کند. آن دو با هم رابطه جنسی برقرار می‌کنند و فاحشه سعی می‌کند کیف پول او را بدزدد. پورت به سرعت آنجا را ترک می‌کند و توسط گروهی از اراذل و اوباش از اردوگاه فراری داده می‌شود.

صبح روز بعد، تانر به اتاق کیت می‌رسد تا او را به خرید ببرد. او که نمی‌خواهد تانر بداند که پورت تمام شب بیرون بوده، روتختی‌های تخت او را کنار می‌زند تا وانمود کند که او آنجا خوابیده است. در حالی که کیت و تانر آماده رفتن می‌شوند، پورت ژولیده از راه می‌رسد. او با دیدن تختش، فرض می‌کند که تانر شب را با کیت گذرانده است.

پورت و کیت بار دیگر با خانواده لایلز روبرو می‌شوند و به آنها پیشنهاد می‌شود که با ماشین آنها به بوچیف، مقصد بعدی‌شان، بروند، اما به آنها اطلاع داده می‌شود که جایی برای تانر وجود ندارد. پورت سوار شدن با خانواده لایلز را می‌پذیرد در حالی که کیت و تانر سوار قطار می‌شوند. تانر و کیت شامپاین می‌نوشند و صبح روز بعد پس از یک قرار ملاقات مستانه، در اتاق هتل کیت از خواب بیدار می‌شوند.

پورت که به رابطه کیت با تانر مشکوک شده بود، ترتیبی داد تا اریک لایل، به بهانه اینکه کیت و پورت بعداً با هم ملاقات خواهند کرد، وسیله نقلیه تانر را به مساد برساند. اریک موافقت می‌کند اما گذرنامه پورت را نیز می‌دزدد.

پورت در بونوره متوجه می‌شود که گذرنامه‌اش گم شده است. حتی پس از اینکه مقامات محلی به پورت اطلاع می‌دهند که گذرنامه را می‌توان در مساد پیدا کرد، پورت تصمیم می‌گیرد با اتوبوس به همراه کیت به ال گائه برود تا از ملاقات با تانر جلوگیری کند. در طول سفر، پورت به تب حصبه مبتلا می‌شود. هتل از ترس ابتلا به این بیماری، آنها را در خود جای نمی‌دهد. کیت، پورتِ هذیان‌گو را به یک پست لژیون خارجی فرانسه منتقل می‌کند، اما آنجا پزشک ندارد و پورت خودش از او پرستاری می‌کند و از وضعیت او ناامید می‌شود. کیت در نهایت در کنار او در اتاقشان می‌میرد. کیت جسد را رها می‌کند و به تنهایی به صحرا می‌رود.

کیت در بیابان سرگردان می‌شود تا اینکه از یک قطار شترسوار به رهبری یک تارگویی، بلقاسم، درخواست سواری می‌کند. پس از رسیدن کاروان به خانه‌اش در نیجر، بلقاسم کیت را به شکل یک پسر درآورده و در یک مهمانخانه زندانی می‌کند. کیت اگرچه اسیر است، اما از پیشرفت‌های بلقاسم استقبال می‌کند و این دو با هم رابطه‌ای عاشقانه و سکسی را آغاز می‌کنند. کیت خیلی زود توسط همسران بلقاسم کشف می‌شود و به او دستور می‌دهند که آنجا را ترک کند. کیت خود را در بازار محلی سرگردان می‌بیند و مورد حمله گروهی از اراذل و اوباش قرار می‌گیرد. سرانجام، کارکنان سفارت آمریکا که توسط تانر، که قبر پورت را پیدا کرده، به جستجوی او ترغیب شده‌اند، او را در حالی که لال و تقریباً دیوانه است، در یک بیمارستان مذهبی کاتولیک پیدا می‌کنند. او را به طنجه برمی‌گردانند و به او می‌گویند که تانر در آنجا منتظر اوست. کیت پس از رسیدن به هتل، قبل از اینکه تانر بتواند او را ملاقات کند، به داخل شهر فرار می‌کند.