ناما جعفری | نویسنده
___________________
رژیم پلشت اسلامی، این رژیم کریه و پلید، سی و پنج سال است که قلب ایران را به چنگ گرفته و خون ملت را در شیشه کرده! این رژیم کثیف، این لکه ننگ تاریخ، با دروغ و ریا، با وعدههای پوچ و فریب، ملتی را به سوی جهل، فقر و فلاکت کشاند. این نوشته من، لبریز از نفرت و نفرت و نفرت علیه رژیمی اسلامی است که جز نکبت، سرکوب و تباهی برای ایران به ارمغان نیاورد.
از روز اول، این جماعت پلشت با شعارهای “عدالت” و “حمایت از مستضعف”، مردم را گول زدند. عدالت؟ کدام عدالت؟ اعدامهای صحرایی، شکنجهگاههای مخوف، و زندانهایی که بوی خون و مرگ میدهند! مستضعفان؟ همانهایی که زیر بار فقر و گرسنگی له شدند، در حالی که آقازادههای حرامخوار و سرداران دزد، در کاخهای غارتشده ملت، عیاشی میکنند! ثروت ایران، این گنجینه بیانتها، به جیب این اوباش ریخته شد، و مردم، با جیب خالی و شکم گرسنه، به حال خود رها شدند.
فرهنگ ایران، این میراث باشکوه، زیر پای این رژیم کثیف لگدمال شد. کتابها را سوزاندند، تاریخ را تحریف کردند، و آثار باستانی را به تاراج بردند. دانشگاهها، که باید چراغ دانش باشند، به لانههای ایدئولوژیک تبدیل شدند. زنان، این شیرزنان ایران، با حجاب اجباری و قوانین قرونوسطایی، به بردگی کشیده شدند. جوانان، این امیدهای آینده، یا در سیاهچالهای رژیم پوسیدند، یا از وطن گریختند، یا در منجلاب اعتیاد و ناامیدی غرق شدند. این است کارنامه ننگین این رژیم پلشت!
اقتصاد؟ یک فاجعه تمامعیار! تحریمها، که نتیجه دیوانگیها و ماجراجوییهای این رژیم است، کمر ملت را شکسته. تورم، بیکاری، و فقر، مثل خنجر در قلب مردم فرو رفته، اما این جماعت بیشرف، با پررویی از “اقتصاد مقاومتی” دم میزنند! مقاومتی که فقط مردم را نابود میکند و جیب نیروهای مادرجنده سپاه و آقازادهها پلشت و خامنه ای جاکش را پرتر! اینها نه اقتصاد میفهمند، نه شرافت دارند. فقط بلدند بدزدند، بچاپند و به ریش ملت بخندند.
جهان از این رژیم متنفر است. ایران، این مهد تمدن و فرهنگ، حالا به خاطر این اوباش، منزوی و بدنام شده. سیاست خارجیشان چیست؟ حمایت از تروریسم، صدور بحران، و دشمنی با همه! نام ایران، که باید مایه غرور باشد، حالا با ترس و انزجار گره خورده. این، بزرگترین خیانت این رژیم به ملت ماست!و سرکوب؟ این تخصص این رژیم کثیف است! هر که صدایش بلند شد، با باتوم، گلوله و طناب دار خفهاش کردند. از قتلعام ۶۷ تا خونهای ریختهشده در ۸۸، این رژیم نشان داد که برای حفظ قدرت، حتی از کشتن کودکان هم ابایی ندارد. فعالان، روزنامهنگاران، کارگران، دانشجویان، همه طعمه این ماشین مرگاند. این رژیم پلشت یک دیکتاتوری خونریز و فاسد که با ریا و تزویر، دین و ایمان را هم به لجن کشیده!
من به عنوان یک جوان ایرانی میدانم، این ملت، این شیر خفته، روزی بیدار خواهد شد. خشم انباشته در سینههای مردم، روزی طوفانی خواهد شد که این رژیم پلشت اسلامی و دار و دستهاش را به زبالهدان تاریخ پرت خواهد کرد! ایران، این خاک مقدس، شایسته آزادی و سربلندی است، نه این پلشتی که این رژیم بر آن تحمیل کرده. روز رهایی نزدیک است، روزی که ملت ایران با مشتهای گرهکرده، این رژیم کثیف را برای همیشه نابود خواهد کرد. آن روز، ایران دوباره خواهد درخشید، و تو، ای رژیم پلشت، فقط یک کابوس فراموششده خواهی بود!
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.