به کانال ما در تلگرام بپیوندید

اینستاگرام نشریه سه‌پنج

توییتر نشریه سه‌پنج

ما فلج اطفال را درمان کردیم، به ماه رفتیم و توانستیم گوسفند را شبیه‌سازی کنیم ولی چه تحقیقات نوآورانه ای نیاز است تا بتوانیم نقطه G را پیدا کنیم؟

آه، باز هم دوباره نقطه‌ی جی! آن ناحیه‌ی افسانه‌ای و پر از گنجینه‌های پنهان! 
در سال 2001 یک روانشناس درباره‌ی نقطه‌ی G گفته بود: «نقطه‌ی G موضوع ناشناخته‌ی متخصصین زنان است و با این وجود که تحقیقات و بحث‌های زیادی در مورد این موضوع انجام شده ولی هنوز به طور مشخص شناسایی نشده است.»

امروزه ما دیدگاه جدیدی نسبت به این موضوع داریم. ‘آدام اوستوریزکی’ در مجله‌ی سلامت جنسی نوشته است که توانسته این نقطه را در جسد یک زن ٨٣ساله اهل ‘ورشو’ پیدا کند که ظاهراً شبیه شبیه انگور است که کمی آبی به نظر می‌رسد و نزدیک به یک بافت سفید رنگ قرار دارد.

احتمالاً چند پرسش مطرح میشود: نخست‌ این‌که چرا از جسد یک زن ٨٣ساله استفاده شده؟ پاسخ ساده است؛ ‘آدام اوستوریزکی’ به جسد یک زن ٨٣ساله دسترسی داشت، فقط همین. او به کسی نیاز داشت که زنده نباشد، چون هنگام حیات بافت‌ها تغییر می‌کنند. او به شخصی نیاز داشت تا بتواند کالبد شکافی‌اش کند و همچنین بافت‌های کصش هنوز سالم باشد. خلاصه این‌که این زن مُرده و قابل دسترس بود. دلیل مرگ او نیز سکته‌ی مغزی بود.

خوب، برویم سراغ کالبد شکافی؛ ‘اوستوریزکی’ هفت ساعت را سپری کرد تا لایه به لایه‌ی بافت‌های جسد را بررسی کند. او در لایه‌ی پنجم و ششم ساختاری را در عمق دیواره‌ی کص پیدا کرد. به نظر او این ساختار شبیه ساختاری بود که در کیرِ مرد هم وجود دارد. البته که ‘اوستوریزکی’ می‌داند که فقط یک نمونه برای توجیه علمی این موضوع کافی نیست. او درحال تلاش برای کالبد شکافی چندین جسد دیگر در ماه‌های آینده‌ست تا بتواند وجود این نقطه که به نظر او شبیه انگور است را به اثبات برساند، ولی برخی دانشمندان گمان می‌کنند که او نخواهد توانست چنین چیزی را در فرد دیگری پیدا کند و اگر هم بتواند به این معنی نیست که آیا اصلاً چیزی او پیدا کرده نقطه‌ی G هست یا خیر.

در روزنامه‌ی لس آنجلس، ‘بورلی ویپل’ نوشته بود که وجود “نقطه”ای به نام G یک افسانه است و آن یک اندام و نقطه‌ی مشخص نیست. ‘دبی هربنیک’ محقق دانشگاه ایندیانا و نویسنده‌ی پنج کتاب در مورد مسائل جنسی می‌گوید: «این تحقیق ادعا می‌کند که توانسته به طور مشخص این بافت آناتومیک را در یک نمونه‌ی زن ٨٣ساله که مرده است و نمی‌تواند به ما بگوید که آیا اصلاً این ناحیه او را تحریک می‌کند یا نه پیدا کند.»

نقطه‌ی G ممکن است به شکل دیگری وجود داشته باشد. در چندین تحقیق انجام شده درباره‌ی این موضوع زنان گزارش دادند که در نواحی خاصی از کص‌شان تحریک‌پذیری بیشتری دارند که می‌تواند به عنوان نقطه‌ی G شناخته شود ولی با این حال احتمال اثبات این موضوع کم است. بیشتر متخصصین معتقدند که نسبت دادن اندام یا بافت خاصی به عنوان نقطه‌ی G بعید به نظر می‌رسد.

‘دبی هربنیک’ در مجله ی daily beast می‌نویسد:

تحریک ناحیه‌ی G به اکثر زنان حس خوبی می‌دهد ولی دلیل این موضوع چیست؟ حقیقت این است که هنوز جواب این سوال را به درستی نمی‌دانیم. بعضی محققین به این نتیجه رسیده‌اند که تنها ساختاری که در اطراف ناحیه‌ای که ما به نام نقطه‌ی G میشناسیم وجود دارد غدد skene و بافت‌های اطراف ناحیه‌ی تناسلی است. غدد skene هنگام تحریک شدن شروع به ترشح می‌کنند که افراد عادی آن را به اسم “انزال زنان” می‌شناسند و اکثر زنان آن را تجربه کرده‌اند.

جدا از این که نقطه‌ی G وجود دارد یا نه احتمالاً این نقطه چیزی شبیه دانه‌ی انگور در دیواره‌ی کص نیست.

یک مشکل دیگر هم وجود دارد و آن این است که ‘اوستوریزکی’ برای خودش کسب و کار عمل جراحی زیبایی اندام تناسلی زنان را به راه انداخته، با وجود این‌که انجمن متخصصان زنان آمریکا در سال 2007 انتقادات شدیدی نسبت به اینگونه عمل‌های زیبایی وارد کرد. جالب این است که ‘اوستوریزکی’ خدمات جراحی نقطه‌ی G را هم پیشنهاد می‌دهد (در وبسایتش هم وجو دارد) جدا از این‌که هنوز شواهدی مبنی بر وجود نقطه‌ی G وجود ندارد.

ممکن است ما خیلی این موضوع را گنده کرده باشیم ولی فهمیدن وجود یا عدم وجود نقطه‌ی G و ساختار احتمالی آن به بررسی‌های زیادی نیاز دارد. اگر نقطه‌ی G وجود داشته باشد شناخت آن می‌تواند به زنانی که در رسیدن به ارگاسم مشکل دارند کمک کند. ‘اوستوریزکی’ در مصاحبه‌ای با مجله‌ی علمی آمریکا گفته است که اثبات وجود نقطه‌ی G می‌تواند نحوه‌ی کارکرد ویبراتورها و اسباب‌بازی‌های جنسی را تغییر دهد، او همچنین اشاره کرد که به کمک بیمارانش روی تکنیک‌هایی که لذت را بیشتر می‌کند کار می‌کند تا به جای لذت بردن از طریق دخول و خروج بتوان از حرکات دایره‌ای هم لذت مشابهی برد.

خلاصه اینکه ‘اوستوریزکی’ احتمالاً نقطه‌ی G را پیدا نکرده است ولی برای فهمیدن وجود داشتن یا نداشتن این نقطه چه کار باید کرد؟ سنسورهای بهتر؟ اسکن مغزی؟ ربات‌های جراح؟ و… ولی احتمالا این کارها لازم نیست چون قبلاً هم کالبد شکافی‌ها و جراحی‌های زیادی روی انسان صورت گرفته است، چیزی که ما نیاز داریم این است که محققان به درک درست‌تری از جنسیت زنان برسند زیرا حتی اگر ‘اوستوریزکی’ کالبدشکافی‌های دیگری انجام دهد و در آنها هم ساختار انگور شکلی که از نظر او نقطه‌ی G است را پیدا کند ما باز هم نیاز داریم که ثابت کنیم که آن نقاط باعث ایجاد لذت می‌شوند که این کار با توجه به مُرده بودن نمونه‌ها کار خیلی سختی است!

بدون درک کردن تجربه‌ی زنان از سکس هیچ دستگاه پیشرفته و جراح ماهری نمیتواند نقطه‌ی G را پیدا کند و تا آن زمان نقطه‌ی G هنوز یک موضوع ناشناخته برای متخصصین باقی می‌ماند.